زنا به عنف جرمی است که دارای مفهومی متفاوت از جرم زنا می باشد و این عنصر عنف و جبر است که با سلب رضایت و یا بروز خدشه در آن، جرم را مستلزم مجازاتی متفاوت از زنا قرار می دهد. عنف حالتی است که از فرد رفع اراده و یا وجود اراده مخدوش می کند و در حقیّقت می توان گفت عنصر اصلی در عنف فقدان رضایت یا فقدان اراده در بزه دیده می باشد. لذا می توان گفت صدق عنوان مکابره یا غصب به مجرد عدم رضایت موجب تحقّق زنا به عنف است. اگرچه فقها عنف را معادل اکراه به کار می گیرند لکن عنف از اجبار از لحاظ تأثیر گذاری و اجبار از اکراه سنگین تر می باشد. عنف موجب تشدید مجازات زانی، به اعدام است، لکن در صورتی که از سوی زانیه اکراهی نسبت به زانی صورت گیرد علارغم سکوت قانون نسبت به این مورد و اختلاف فقها در این زمینه، لازم است با تفسیر مضیق قانون، حکم اعدام را، صرفاً نسبت به زانی مکرِّ قابل اعمال دانست نه زانیه مکرِّه. در ارتباط با ادله اثبات در مورد اقرار و شهادت به قدر متیقن باید اکتفا نمود و در مورد علم قاضی بر خلاف نظر شافعی، قانون و نظام عدالت کیفری ایران، علم قاضی را در اثبات وقایع جزایی و احراز کیفیات مشدّده دارای اعتبار می داند.