بیش از هزار و دویست سال است که از عمر عرفان و تصوّف در جهان اسلام می گذرد. این مکتب در ایران نمودهای گونه گون داشته و عرصه های فکری و دنیایی ایرانیان را عمیقا اشغال کرده است که حتی تا روزگار ما هم ادامه دارد. این درحالی است که در برابر این اقتدارگرایی و تمامیت خواهی عارفان، منتقدان کمتر توانسته اند جلوه گری کنند و آنچه را هم نوشته اند، در برابر این اقتدارگرایی راه به جایی نبرده است. در این مقال که به همراه دوست و همکار عزیز، دکتر پارسا یعقوبی ارائه شد، مضرات و مخاوف عرفان برای فرهنگ ایران اسلامی بازنموده شد و مستنداً ریشه های این مکتب به میترائیسم بازگردانده شد.