1403/02/19
نجم الدین جباری

نجم الدین جباری

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 45678654
دانشکده: دانشکده زبان و ادبیات
نشانی: سنندج، بلوار دانشگاه، دانشگاه کردستان، دانشکدۀ زبان و ادبیات، گروه زبان و ادبیات فارسی
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
علل اقبال نظیره پردازان سبک موسوم به هندی به داستان لیلی و مجنون
نوع پژوهش
مقاله ارائه شده کنفرانسی
کلیدواژه‌ها
لیلی و مجنون، ادبیات غنایی، نظیره پردازی، سبک هندی، ناخودآگاه جمعی
سال 1385
پژوهشگران نجم الدین جباری

چکیده

داستان عاشقانه لیلی و مجنون، از جمله ی داستان های غنایی مشهوری است که برای نخستین بار، نظامی گنجوی در سده ششم هجری آن را به طور کامل، به رشته نظم کشید. در روزگاران بعد، نظیره پردازنی، از هند گرفته تا آسیای صغیر، و به زبان های اردو و ترکی و کردی، به باز سرودن این داستان پرداختند و با تغییراتی اندک در پیرنگ و شخصیت پردازی، آن را متناسب با ذوق توده درآوردند. تعداد نظیره هایی که بر این داستان مشهور نوشته شده است، پنجاه و سه نظیره می باشد (لغتنامه دهخدا، ذیل لیلی بنت سعد بن ربیعه) که این رقم در مقایسه با دیگر داستان هایی که نظیره هایی بر آن ها نوشته شده است، بسیار زیاد به نظر می رسد. بیشتر این نظیره ها هم در روزگار فرمان روایی صفویان (907ه‍ .ق. /1502م. تا 1148ه‍ .ق. /1736م.) و به سبک موسوم به هندی منظوم شده اند. در این جستار نشان داده شده است که این اقبال ناشی از تناسب یافتن روح این داستان با ذائقه جمعی مردم ایران بوده است. مردم ایران، بعد از اسلام، سلطه حکومت های زیادی را بر خود دیده است؛ این حکومت ها عمدتاً خودکامه بوده اند و چون به دلیل غیرایرانی بودن، فاقد پایگاه مردمی بودند، تسخیر ایران و نگهداری حکومت خود را در پناه جستن به زور می دیدند که بهترین نمونه را می توان در هجوم مغولان و حکومت تیمور لنگ دید. وجود چنین استبدادی در سده های متمادی، روح جمعی مردم ایران را عمیقاً متأثّر و اندوهناک می کند. این اندوهناکی به ناخودآگاه جمعی مردم فرومی لغزد و در روزگاران بعدی، نمودهای ناخودآگاهانه گونه گونی می یابد که طبعاً گستره هنر هم به ناگزیر، آن را در خود باز می تاباند. در قصّه «لیلی و مجنون» دلدادگان ناکام هستند و برخلاف داستان هایی چون ویس و رامین یا خسرو و شیرین، هیچ وصالی را تجربه نمی کنند. این ناکامی، می تواند بهانه ای باشد که هر شاعری، با توجّه به روحیه سرخوردگی و یأسی که برخاسته از چندین سده استبداد بوده است، از ظنّ خود یارش شود و آن را زبان گویای احوال درونی خویش ببیند و به بازسرودن آن اقدام نماید.‍