تشبیه یکی از عناصر اصلی صورخیال و به باور بسیاری از علمای بلاغت، مهمترین فن دانش بیان است و شعر با آن شناخته میشود. تشبیه میتواند برای شناخت وجوه زیبایی و درک مفهوم شعر و همچنین نگرش و گرایش و سبک شعری شاعر مفید باشد. فروغ فرخزاد و ژاله اصفهانی از جمله شاعران معاصری هستند که در بیان اندیشهها، احساسات، عواطف و جهانبینی خود، به شیوههای گوناگون از این عنصر و ارکان آن به زیبایی بهره بردهاند و تصاویری بکر و بدیع خلق کردهاند. در پژوهش حاضر، که به شیوۀ توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است، تشبیهات موجود در سه دفتر شعری از هر کدام از این دو شاعر از نظر ساختاری و محتوایی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از نظر ساختاری، در شعر هر دو شاعر تشبیهات بلیغ، مفصل، محسوس به محسوس و مفرد مجرد به مفرد مجرد حجم بیشتری از دفترها را نسبت به انواع دیگر تشبیه دربرمیگیرد که با آمار و نمودار نیز نشان دادهشدهاست. جهت معنایی و محتوایی تشبیههای شعر فروغ در پنج حوزۀ اصلیِ «فلسفی، اجتماعی، روانشناسی، زنانگی و وصف» قابل تقسیمبندی است. بررسیهای انجام گرفته از بُعد معنایی در تشبیههای فروغ، بیانگر اندیشۀ یأس، بدبینی، ناامیدی، تنهایی و مرگاندیشی وی بر اثر تجربههای تلخ زندگی زناشویی و نداشتن تکیهگاه و دوری از فرزند در مرحلۀ اول شاعری است؛ اما در مرحلۀ دوم شاعری، شاهد تحول فکری و درونی و اندیشههای کاملاً پویا و معناجویانه در شعر وی هستیم؛ در واقع فروغ در پی ساختن دنیای آرمانی خود در این دنیا است. در مقابل، جهت معنایی و محتوایی تشبیهات شعر ژاله اصفهانی به چهار حوزۀ زمانی شامل «گذشته، حال، آینده و مطلق» تقسیم میشود. بسامد مفاهیم مربوط به حوزۀ زمان حال نسبت به دیگر حوزههای زمانی در تشبیههای وی معنادار است. جهت معنایی تشبیهات شعر ژاله بیانگر این است که وی شاعری سرشار از امید و شوق است. او محکم و استوار در برابر سختیها و مشکلات روزگار مقاومت میکند و تمام تلاش خود را برای عملی شدن آرزوهایش به کار میگیرد.