قالب های شعری در ادبیات کلاسیک فارسی را می توان در سه رده طبقه بندی کرد: 1. قالب های رسمی که برخوردار از واژگان بشکوه و آرایه های مَدرَسی و اوزان عروضی است و اغلب برای درباریان سروده شده است؛ 2. قالب های نیمه رسمی که هرچند شاعران بزرگ در آنها طبع آزمایی کرده و شاهکارهایی را آفریده اند، امّا اقبال دربار به آنها در مقایسه با قالب های رسمی کمتر بوده است؛ 3. قالب های غیررسمی که واژگانی ساده و آرایه هایی زودفهم و اوزانی هجایی دارند و برای توده های مردم گفته شده و معمولاً سرایندگانشان ناشناخته مانده اند. قالب های رسمی اغلب با اقبال و پاداش دربار روبه رو می شد؛ این اقبال گاهی به قالب های نیمه رسمی هم می رسید، امّا بهرۀ قالب های غیررسمی، به دلیل مقبول نبودن در دربار، ماندن در ادبیات عامّه و راه نیافتن به ادبیات نوشتاری و رسمی بوده است. با غور در متون گذشتگان می توان دریافت که نگرش پیشینیان، این طبقه بندی را همچون قانونی نانوشته پذیرفته و بدان پایبند مانده بود. جستار حاضر به شیوۀ تحلیلی-توصیفی، این پیشنهاد را مطرح می کند که اشعار کلاسیک ادبیات فارسی را می توان بر پایۀ نگرش جاافتادۀ پیشینیان که آن هم با توجّه به اقبال دربار شکل گرفته بود، در طبقات سه گانۀ رسمی، نیمه رسمی و غیررسمی طبقه بندی کرد.