نثر تاریخ بیهقی در مقایسه با متون منثور پیش از خود، تفاوت های سبکی آشکاری دارد که گرچه آن را در چارچوب سبک موسوم به خراسانی تعریف می کنند، امّا برخورداری از ویژگی هایی منحصر به فرد مانند استفاده از واژگان خوش آهنگ، بیان جزئی نگرانۀ رویدادها در عین ایجاز یا استشهاد به آیات و امثال و ابیات، مسیری نو را پیش پای نثر دری گذاشت که کاملاً متمایز از قبل بود. این مسیر نو نهاده -که حاصل سی و نه سال تجربۀ نویسندگی بیهقی در دیوان رسالت غزنویان بود- پس از بیهقی، به دست منشیان دربارها استمرار و قوام یافت تا سرانجام به نثر فنّی و مصنوع کشید. آغازگری این مسیر نو در نثر دری، به یاری عدول از سنّتی ممکن شد که پیش از بیهقی در تاریخ نویسی وجود داشت؛ بدین معنی که تاریخ نویسان پیش از بیهقی، تماماً یا دانشمند بودند، یا وزیر؛ تا روزگار بیهقی کسی از طبقۀ دبیران به قصد نگارش کتاب، قلم به دست نگرفته بود. این جستار به شیوۀ تحلیلی-توصیفی و با متن کاوی تاریخ بیهقی نشان می دهد که آغازگری سبک تازۀ بیهقی، با عدول او از سنّت تاریخ نویسی همراه بوده است.