انقلاب اسلامی در تاریخ ایران نقطۀ عطفی است که به حکومت سلطنتی موروثی در ایران خاتمه می دهد. چنین حادثه ای بدون تردید در همۀ ارکان اجتماعی فرهنگی از جمله ادبیات تغییراتی ایجاد می کند. اساساً انقلاب ها ذائقه افراد جامعه و نگاه آن ها را نسبت به جهان و جامعه خود دگرگون می کند و به تبع این دگرگونی هنجارهای ادبی نیز در معرض تحولاتی از حیث محتوا، فرم، زیباشناسی قرار می گیرند. بااینکه پس از انقلاب اقبال به قالب های کلاسیک بیشتر شد، اما بودند شاعران انقلابی ای که در قوالب آزاد نیمائی و سپید به سرودن پرداختند. شعر نیمائی پس از انقلاب با توجه به تحولات ساختاری جامعه مسلماً به نسبت پیش از انقلاب دارای تفاوت هایی ست. به همین جهت در این پایان نامه پی آنیم تا شعر نیمایی قبل از انقلاب (با محوریت مهدی اخوان ثالث و سهراب سپهری) و شعر نیمایی بعدازانقلاب (با محوریت سید حسن حسینی و قیصر امین پور) را در دو محور زبان و صورخیال بررسی کنیم، تا از این طریق با امکان مقایسۀ زبان و دایرۀ تصویرهای شاعران نوسرای انقلابی با نوسرایان پیش از انقلاب تأثیر تغییر و تحولات انقلاب بر شعر نیمایی را مشخص کنیم. به همین جهت در پایان نامۀ پیش رو پس از تعریف مفاهیم و عناصر مورد بررسی در فصل دوم ازجمله جایگاه زبان در شعر و نقد زبانی و جایگاه صور خیال و نقد بلاغی و نیز بحثی در باب نیما، زمینه های ظهور نیما و بوطیقای شعر نو؛ به بررسی اشعار شاعران موردنظر در فصل سوم پرداخته ایم و در فصل چهارم با تحلیل اطلاعات به دست آمده به این نتیجه رسیدیم که زبان اشعار نیمایی انقلاب ساده است و صراحت لهجه از مشخصه های بارز آن است؛ چرا که زبان باید در خدمت ایدئولوژی حاکم در متن جامعه قرار گیرد و باید به گونه ای باشد که ایدئولوژی و عقاید مردم را به وضوح نمایان سازد. این شاعران درعین حال که از به کار گرفتن آرایه های ادبی و صور خیالی اجتناب نمی کردند، بیشتر سعی داشتند تا به جای استفاده از انواع صورخیال و هنرسازه های پیچیدۀ ادبی که غالباً به زیبایی لفظ کمک می کند، منویات درونی و فکری خود را که همان اندیشه های والای مذهبی و دینی است، با عاطفه و ا احساسی پویا، به مخاطب القا کنند.