ترانه های فولکلور، نشان دهندۀ روح هنری افراد هر کشور و نوعی صدای مشترک درونی است. این ترانه ها پیوندی ناگسستنی با دلبستگی های عاطفی و اجتماعی افراد آن ملّت دارند. از آن جا که هر قوم و زبانی از ترانه بهره مند است با استفاده از روش پژوهش ادبیات تطبیقی می توانیم به بررسی جنبه های مختلف ترانه در میان اقوام و زبان های مختلف بپردازیم. بر همین اساس در پایان نامۀ حاضر براساس رو ش پژوهش توصیفی – تحلیلی به بررسی تطبیقی دانش بدیعی در دوبیتی های باباطاهر عریان با ترانه های کُردی گردآوری شده توسط محمد مکری می پردازیم. تا جنبه های زیبایی شناسی بدیع در سروده های آن ها مشخص شود. یافته-های پژوهش، حاکی از ان است که در این ابیات و اشعار، علاقۀ سرایندگان آن ها به استفاده از صنایع بدیع لفظی بیشتر است و عامل موسیقی بیش از هر چیز دیگری مورد توجّه آن ها بوده است. از آن جا که دانش بدیع، دانشی رسمی و مکتبی است و سرایندگان این اشعار هم عامۀ مردم بوده اند که بهرۀ چندانی از دانش تخصصی ادبیات نداشته اند، بیشتر بر عامل شنوایی و موسیقی در این ترانه ها پرداخته شده است و استفاده از بدیع معنوی که نیازمند دانش تخصصی در این زمینه است، چندان مورد استفاده قرار نگرفته است.