غزل شاخه ایی از ادبیات غنایی محسوب می گردد و عشق و معشوق بن مایه های اصلی غزل در ادبیات فارسی و کردی هستند. پایان نامه حاضر پژوهشی تطبیقی بر پایه مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی در خصوص اوصاف و ویژگی های ظاهری و باطنی معشوق در ادبیات کلاسیک فارسی و کردی است که با تکیه بر روش تحلیلی و توصیفی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ایی و ابزار فیش برداری و رسم جدول و نمودار در قالب نرم افزار اکسل صورت گرفته است. جامعه آماری مورد بررسی در این تحقیق غزلیّات فارسی حافظ و اشعار کردی دیوان نالی می باشد. منظور از سیمای معشوق در پژوهش حاضر تمامی اوصاف و ویژگی های معشوق و ماهیت واقعی معشوق به لحاظ مؤنث و یا مذکر بودن و حقیقی و یا مجازی و عینی و یا انتزاعی بودن آن است که این اوصاف را در یک نگاه کلی به دو بخش اوصاف و ویژگی های ظاهری و اوصاف و ویژگی های باطنی تقسیم کرده ایم. عمده تشبیهات و استعارات و اوصاف به کار رفته در دیوان نالی همان هایی است که حافظ نیز در اشعار خود به کار برده است و علاوه بر این توجه هر دو شاعر بیشتر به اوصاف ظاهری معشوق نبست به اوصاف باطنی او معطوف است. تفاوت عمده در اشعار حافظ و نالی و وجه تمایزی که نالی را از حافظ و به تبع آن ادبیات کلاسیک کردی را از فارسی جدا می کند مربوط به حقیقی و مجازی بودن و عینی و یا انتزاعی بودن معشوق و همچنین جنسیت معشوق و شیوه رندانه حافظ می باشد. معشوق دردیوان نالی بر خلاف حافظ که کاملاً به هم آمیخته و سرگردان و غیر قابل تفکیک است، به وضوح قابل مشاهده و ملموس می باشد. عشق در دیوان نالی مجازی و زمینی است و زن در دیوان نالی مبنای غالب توصیفات عاشقانه عاشق از معشوق خود می باشد.