پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر تقویت توان و پتانسیل خود رهبری دانش آموزان از دیدگاه معلمان انجام گردید. این تحقیق در گروه پژوهش های کیفی با پارادیم تفسیری قرار دارد و با توجه به اهمیت موضوع برای بررسی دیدگاه ها و تجارب مشارکت کنندگان در مطالعه، از روش پدیدارشناسی استفاده شد و با ارائه 5 سوال پژوهشی دیدگاه معلمان درباره مفهوم خودرهبری، عوامل موثر بر افزایش و کاهش توان خودرهبری، چگونگی استفاده از فرصت های موجود در مدارس و همچنین راهکارهای تقویت توان خودرهبری در دانش آموزان سنجیده شد. مشارکت کنندگان این مطالعه 12 نفر از دبیران متوسطه اول شهرستان اسلام آباد غرب بودند که به صورت هدفمند و با استفاده از روش نمونه-گیری گلوله برفی و در قالب نمونه های نظری انتخاب شدند. ملاک های مورد نظر در انتخاب مشارکت کنندگان تجربه فعالیت آموزشی و مشاوره ای و تجربه تدریس در مدارس دوره متوسطه اول در شهرستان اسلام آباد غرب بود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که دانش آموزان از توان خودرهبری مناسبی برخوردار نیستند اما می توان با آموزش درست و امکانات مناسب این مفهوم را به آن ها یاد داد تا به کار ببرند. عواملی مانند خانواده، مدرسه، جامعه، عوامل فردی و آموزشی در تقویت این مهارت تاثیر دارند اما عوامل دیگری نیز مانند محدودیت های مدرسه، معلمان ناکارآمد، منابع آموزشی نامناسب، محدودیت های نظام آموزشی، ترس و استرس دانش آموز و عدم آگاهی خانواده و اطرافیان در کاهش خودرهبری موثر هستند که ما باید با استفاده از امکانات و فرصت های موجود بتوانیم خانواده ها را آموزش داده و با استفاده از معلمان آگاه و کارآمد فعالیت ها و تکالیفی را در نظر بگیریم که سبب تقویت خودرهبری و توانایی کنترل برخود گردد. بدین منظور تحولات آموزشی و برنامه ریزی های لازم باید از بالاترین سطح توسط حکومت انجام گیرد تا دانش آموزانی مستقل، هدفمند و کارآمد تربیت شوند و جامعه به تعالی برسد و مشکلات و مسائل اجتماعی کمتر شود.