هدف پژوهش حاضر بررسی انتقادی نظام آموزش عالی ایران بر اساس رتبه بندی های جهانی است که از رویکرد تحقیق کیفی از نوع تئوری زمینه ایی بهره گرفته است. شرکت کنندگان در تحقیق، افراد صاحبنظر در موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دانشگاه تهران، موسسه آموزش عالی بیمه اکو، دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه فنی و حرفه ایی بود. ابزار مورد استفاده در پژوهش، مصاحبه نیمه-ساختارمند و یادداشت برداری از سخنرانی های صاحبنظران بود، به گونه ایی که 16 نفر از افراد آگاه به حوزه مورد مطالعه با روش نمونه گیری گلوله برفی مورد مصاحبه قرار گرفتند و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه داشت. مدت زمان مصاحبه ها از60-30 دقیقه در نوسان بود. روش های مختلفی برای اعتبارسنجی در نظریه زمینه ای وجود دارد که پژوهش حاضر از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیرشرکت کننده در پژوهش استفاده شد. براساس روش شناسی تئوری زمینه ایی به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. نتایج نشان داد که با توجه به وضع موجود نظام آموزش عالی ایران یک سری عوامل زمینه ای (-جالش های اقتصادی - چالش های مدیریت دانشگاهی –چالش های سیاستگذاری – چالش های زیرساختی) مداخله گر (چالش های اجتماعی – فرهنگی) و عوامل علی (چالش های آموزشی – چالش های پژوهشی) منجر شده که پدیده محوری (کاهش جایگاه دانشگاه های کشور در رتبه بندی های جهانی) ایجاد شود. همچنین در نتایج تحقیق به راهبردهایی (لایه گذاری، تقویت ارتباطات بین المللی، گذر از رشد به توسعه، تغییر مسیر سیاست ها، افزایش کارآیی و اثر بخشی عملیاتی) دست یافتیم که در صورت استفاده از راهبردهای مورد نظر، پیامد حاصل از آن دستیابی به شرایط مطلوب (افزایش رتبه دانشگاه های کشور در رتبه بندی های جهانی) خواهد بود.