به دلیل نقش بی بدیل فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در توسعه آموزشی، تشویق رشد علمی، گسترش دسترسی به فرصتهای آموزشی، گسترش دانش و تسهیل آموزش در سراسر حیات بشری، این فناوریها به عنوان یک اولویت مهم در برنامه توسعه نهادهای آموزشی به صورت گسترده در جهان مورد پذیرش عام قرار گرفته است و پارادیمهای نوینی را در آموزش دانشگاهی گشوده است. با این وجود نظام آموزش از دور و فرایند یادگیری الکترونیکی که در پرتو چنین تحولاتی به یک پارادیم غالب آموزشی مبدل شده با مجموعه ای از چالشها مواجه است که اهتمام به آنها را از سوی سیاستگذاران و برنامه ریزیان آموزش عالی و مدیران دانشگاهی بسیار ضروری ساخته است. بر همین اساس فراهم کردن بسترهای سخت افزاری و نرم افزاری مناسب و بسط استفاده از سازوکارهای آموزش الکترونیکی و نظام آموزش از دور کارآمد بویژه در شرایط حاد و بحرانی فعلی که همه گیری کرونا سبب دورماندن بیش از یک میلیارد و نیم دانش آموز و دانشجو در جهان از کلاسهای درس و فضای های آموزشی گردیده است،سرمایه گذاری در این امر اهمیت مضاعف یافته و همه کشورها توسعه و بهبود کیفیت این نظام آموزشی و زیر نظامهای آن را در اولویت اقدامات راهبردی خود قرار داده اند. در نتیجه تلاش برای بهبود کیفیت تدریس (طراحی فرایند یادگیری، روش شناسی تدریس)، کیفیت اساتید و کادر آموزشی، کیفیت دوره ها و برنامه های تحصیلی، کیفیت تجهیزات و حفظ و نگهداری آنها، کیفیت ویژگیهای محیط یادگیری، ویژگیهای فراگیران (دانش آموزان و دانشجویان)، کیفیت مدیریت دانشگاهی و کیفیت پژوهش در مؤسسات آموزش عالی به طور پیوسته در جریان است. با این حال بهینه ساختن استفاده از این نظام آموزشی مستلزم تدوین سیاستها و خط مشیهای مناسب، شفاف، قابل اجرا است که ضمن توجه به نظرات ونیازهای ذینفعان اصلی، حقوق، وظایف و مسؤلیتهای نهادهای آموزشی و ذینفعان آن را مشخص و اجرای اثربخش این الگوی آموزشی تضمین می سازد. دامنه و شمول این سیاستها و خط مشیها در سطوح کلان و خرد زمینه های مختلفی را پوشش می دهد که از جمله آنها می توان به سیاستهای مربوط به نظام پشتیبانی فنی و تکنیکی، سیاستهای آموزش الکترونیکی در خصوص سرفصلها و سیلابسهای درسی و موضوعی، مسایل مربوط به رعایت حریم شخصی کاربران، سیاستهای مرتبط با تکالیف و مسؤلیتهای حرفه ای دانشجویان، سیاستهای مربوط به استانداردهای اخلاق حرفه ای، امور مرتبط به حق مالکیت فکری و معنوی، قوانین مربوط به استانداردهای نرم افزاری و نظایر آن اشاره کرد. این مقاله با تکیه بر تجارب و دستاوردهای نظامهای آموزش الکترونیکی در کشورهای پیشرو در زمینه یادگیری الکترونیکی ضمن اشاره به رویکردها و الگوهای آموزشی، مسایل و چالشهای مشترک یادگیری الکترونیکی، ضرورت بازاندیشی در حوزه های مهم سیاستگذاری و خط مشیهای سازمانی، آموزشی، پژوهشی اخلاقی و فنی مرتبط با این نوع آموزش ها مورد بحث قرار می گیرد.