اگر شما با خدا صحبت کنید، شما در حال دعا کردن هستید؛ اگر خدا با شما سخن بگوید، شما روان پریشید. (توماس سزاس ) در زمانی که دانشمندان اظهار می دارند که مردم به وسیله دین شستشوی مغزی شده اند، بیش از 90% آمریکائیان به یک خدا یا یک قدرت برتر اعتقاد دارند. علم در برابر مذهب بحث جدیدی نیست و احتمالاً هرگز به طور کامل و ساده حل نخواهد شد. حقیقت هر چه که باشد، به نظر می رسد، مذهب و معنویت به خوبی توسط جامعه پذیرفته شده اند و بخش مهمی از واقعیت عینی هر کسی می باشند. یک جلد کتاب به تنهایی نمی تواند در مورد درجه تغییر و عمق ایمان انسانی و وفاداریش به مذهب و معنویت قضاوت کند و نه می تواند احتمالات شفا یافتن را به طور کامل تشریح کند(ریچاردز و برگین، 1997م). روان شناسی و مشاوره، در تلاشهایشان برای تبدیل شدن به یک علم، به طور تاریخی از بحث درباره ی این دو موضوع(علم در برابر مذهب) با همدیگر اجتناب کرده اند. به هر حال این هم به همراه افزایش تعداد کتابها و یادداشتهای مجله ها در دهه ی گذشته در حال تغییر می باشد. همان طور که ریچاردز و برگین بیان کرده اند(2000)، "بیگانگی که بین متخصصان سلامت روانی و مذهب در دوره قرن بیستم وجود داشت در حال پایان است." امروزه الزامی شده که همه درمانگران بایستی"از لحاظ معنوی حساس" باشند. توانا شدن در تنوع مذهبی و معنوی یک ضرورت است و این دیدگاه به درمانگران اجازه خواهد داد تا درک بیشتری از باورها و ارزشهای اصلی هر مراجع در جلسه مشاوره کسب نمایند. جیل دوبا اندرا و بیل گرین والت یک گروه موثر از نویسندگان را دور هم جمع کرده اند تا دانش شما در این زمینه را غنی تر نمایند. شما قادر خواهید بود، بسیاری از مذاهب عمده جهان را بشناسید و درک کنید و ببینید که این دانش چقدر برای درمانگران اهمیت دارد. در پایان، این گفته ی افلاطون را به خاطر داشته باشید، "کسی که خدا را کشف کرد انسان عاقلی بود."
