1403/09/01
ناصر یوسفی

ناصر یوسفی

مرتبه علمی: استاد
ارکید: orcid.org/0000-0002-7275-0789
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: scopus.com/authid/detail.uri?authorId=36188775400
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی: https://research.uok.ac.ir/~naseryoosefi/
تلفن: 09183763989

مشخصات پژوهش

عنوان
خلق و ترمیم دلبستگی در خانواده های قیم، فرزند خوانده واصلی
نوع پژوهش
مقاله ارائه شده کنفرانسی
کلیدواژه‌ها
دلبستگی- خانواده های قیم- فرزند خوانده
سال 1387
پژوهشگران ناصر یوسفی ، فاطمه بهرامی ، رزیتا امانی

چکیده

در این پژوهش سعی شده توجه درمانگران ومشاوران را به مسئله ی خانواده های فرزند خوانده وتاثیر آن در دلبستگی روشن شودکه متاسفانه این خانواده ها به ناچار امروز در ایران رو به افزایش است ولی در این زمینه کارهای چندانی صورت نگرفته است.دلبستگی عبارت است از یک موقعیت عمیق و پایدار بیولوژیکی، روان شناختی و اجتماعی که بر اساس ارتباط بین کودک و مراقبان او در سالهای اولیه زندگی شکل می گیرد (این سورث، 1973 و بالبی، 1969، لوی و اولانتس، 1998). پیدایش و رشد دلبستگی مبتنی بر تعامل ماهیت (بیولوژیکی) و ماهیت (تجربی یا خانواده) است(دونلی 1993). توانایی کودک برای ارتباط با مراقب(والدین رضاعی)، و توانایی مراقب برای خواندن دقیق علائم و نشانه ها و پاسخ مناسب و خاص، پایه و اساسی برای رشد روابط دلبستگی می باشد.(برزلیتون و کرامر، 1990)،امروزه بیش از 50 میلیون فرزند آمریکایی زندگی انطباقی(قیم در مراکز و موسسه و فرزندخوانده) دارند.درایران هم امروزه این پدیده رو به تزاید است.پژوهش نشان می دهدکودکان، به ویژه آنهایی که در زمان اولیه انطباق یافته اند،دلبستگی ایمن با والدین و خانواده های انطباقی شان داشته و زندگی سالم و مفیدی دارند.در گذشته، والدین به طور خاص با کودکانشان در مورد فرزندخواندگی صحبت نمی کردند و نگران بودند که در آینده ممکن است فرزندانشان صدمات ببینند. والدین امروز به بحث فرزند خوانده با بچه هایشان در سن 3و 4 سالگی تشویق می شوند. بحث فرزند خواندگی به طور طبیعی تمریناتی در زمینه ارتباط و تأئید کردن و کمک به کودکان برای شکل دهی تصور- خود مثبت فراهم می کند. (گزارش دانشگاهی امریکا، 1999، برود زینسکی و سچیستر، 1990) .والدین قیم اغلب آمادگی ذهنی و عاطفی برای حل مسائل کودکان ندارند و در برخورد با خانواده شان جبهه گیری منفی دارند. والدین اغلب توجهی به خدمات پیش جایگزینی ندارندازقبیل این که خود را به تاریخچه کودک نزدیک کنند واغلب اطلاع واقعی از خطرات را ندارند.کودکان قیم یک فقدان معنی داری در پیوندشان وجود دارد، باید سوگ شان در مورد این فقدان به طور قابل ملاحظه ای و بر اساس دلبستگی حل شود.(لوی و اورلان، 2000).کودک یا جوان (نوجوانان) ابزار شناختی و روان شناختی موفق برای حل این فقدانها ندارند.کودکانی که تجارب فقدان داشته اند..در این جریان،آنها ممکن است بیشترین شکایت و نگرانی ابراز دارند.والدینی