1403/09/01
ناصر یوسفی

ناصر یوسفی

مرتبه علمی: استاد
ارکید: orcid.org/0000-0002-7275-0789
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: scopus.com/authid/detail.uri?authorId=36188775400
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی: https://research.uok.ac.ir/~naseryoosefi/
تلفن: 09183763989

مشخصات پژوهش

عنوان
نقش واسطه‌ای عزت‌نفس و خودمتمایزسازی در رابطه بین انعطاف‌پذیری روان‌شناختی و طلاق عاطفی در زنان و مردان
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
عزت‌نفس، انعطاف‌پذیری روان‌شناختی، طلاق عاطفی، خود-متمایزسازی
سال 1402
پژوهشگران شادی کرمی نیاز(دانشجو)، ناصر یوسفی(استاد راهنما)، امید عیسی نژاد(استاد مشاور)

چکیده

هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش واسطه‌ای عزت‌نفس و خود-متمایزسازی در رابطه بین انعطاف‌پذیری روان‌شناختی و طلاق عاطفی در زنان و مردان بود. روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه زنان و مردان ساکن شهر سنندج در سال 1402 بود. نمونه‌گیری نمونه پژوهش حاضر را 196 نفر از زوجین مراجعه‌کننده به مرکز مشاوره و خدمات روانشناسی، بهزیستی و دادگاه ها تشکیل می‌دهند که به روش هدفمند انتخاب شد. ابزارهای اندازه‌گیری مورد استفاده شامل: مقیاس عزت‌نفس روزنبرگ، پرسشنامه تجدیدنظرشده تمایزیافتگی اسکورون و اسمیت، پرسشنامه طلاق عاطفی، پرسشنامه پذیرش و عمل ویرایش دوم بود. به منظور ارزیابی الگو مدل مسیر و جهت آزمودن اثرهای واسطه‌ای از روش بوت استرپینگ با استفاده از نرم افزار pls3 انجام گرفت. شاخص‌های برازش مدل مسیر الگوی پیشنهادی کلی پژوهش را تأیید کردند. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری نشان داد که عزت نفس در رابطه بین انعطاف‌پذیری روان‌شناختی و طلاق عاطفی در زوجین نقش(45/0) β و 001/0 > P واسطه‌ای ایفا می‌کند همچنین انعطاف پذیری شناختی بر طلاق عاطفی (15/0- = β،05/0P>) و عزت نفس بر طلاق عاطفی (56/0= β،001/0P˃) اثر منفی و معناداری وجود داشت. همچنین اثر انعطاف پذیری شناختی بر خود متمایز سازی (44/0= β،001/0P >) و انعطاف پذیری شناختی بر عزت نفس 46/0= β،001/0P > )اثر مستقیم مثبت و معنادار وجود داشت اما خود متمایز سازی بر طلاق عاطفی (02/0= β،001/0P ˃) اثر معناداری نداشت. بحث و نتیجه گیری: نقش این دو متغیر در برنامه های آموزشی و کارگاه های مشاوره پیش از ازدواج و راهنمایی خانواده ها جدی گرفته شود تا طلاق عاطفی بین زوجین کمتر باشد که این خود موضوع مهمی برای سلامت روان جامعه است.