درمانگری متمرکز بر بهبود رابطه (RE) در ابتداء توسط برنارد گارنی پسر ، به عنوان یک روش درمان شکل گرفته بود که حاصلی از ترکیب و هماهنگ سازی روشمند مفاهیم و روش هایی از چهار جهت گیری / الگوی نظری متفاوت باشد (آکوردینو و گارنی، 2002؛ گارنی، 1990، 2005). این جهت گیری ها شامل نظریۀ مراجع محور کارل راجرز ، نظریه های یادگیری و تغییر رفتار آلبرت بندورا و بی. اف. اسکینر ، نظریۀ میان فردی هری استک سالیوان ، و نظریۀ روانپویشی زیگموند فروید بود. گارنی اهمیت هر کدام از این جهت گیری های نظری را در مفهوم سازی و اجرایی کردن درمانگری متمرکز بر بهبود رابطه برابر دانسته است.