هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی صمیمیت زناشویی، همدلی عاطفی و تعهد زناشویی با رضایت از زندگی نقش واسطه ای (میانجی) نگرش به عشق بود. روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی با استفاده از مدل مسیر بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان متاهل (مرد و زن) در مقطع کارشناسی ارشد و کارشناسی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی 98-99 بود. روش نمونه گیری خوشه ای بود. که با توجه به تعطیلی دانشگاه بخاطر شیوع بیماری کووید 19 امکان گردآوری داده ها به صورت حضوری امکان پذیر نبود و پرسشنامه های مورد نظر به صورت آنلاین طراحی و لینک آنها در گروه های فضای مجازی دانشگاه قرار داده شد. جامعه پژوهشی تعداد 300 نفر (225 زن و 75 مرد) که به صورت کامل به همه سوالات پرسشنامه پاسخ داده بودند به عنوان مشارکت کننده نهایی انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه رضایت از زندگی داینر (SWLS)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی (OMEIS-2)، پرسشنامه همدلی عاطفی (مهرابیان و اپستین) و پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونر (MCQ) و همچنین پرسشنامه ی نگرش به عشق هندریک (LAS) که اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار AMOS تحلیل گردید. نتایج حاصل نشان داد که برازش مدل مفهومی پیشنهادی بعد از اصلاح و حذف مسیرهای غیرمعنی دار مورد تایید قرار گرفت. بررسی مسیرهای مستقیم و ارتباط متغیرهای مورد بررسی نشان داد که بین متغیرهای صمیمیت زناشویی و نگرش به عشق، همدلی عاطفی و نگرش به عشق، نگرش به عشق و رضایت از زندگی رابطه معنی داری وجود دارد که حاکی از تایید رابطه بین این متغیرها می باشد. با این حال ارتباط مستقیمی بین تعهد زناشویی و نگرش به عشق به دست نیامد. به منظور بررسی اثرات غیرمستقیم از روش بوت استرپ استفاده شد و نتایج نشان داد که نگرش به عشق رابطه بین صمیمیت زناشویی و رضایت از زندگی را میانجی گری می کند، نگرش به عشق رابطه بین همدلی عاطفی و رضایت از زندگی را میانجی گری میکند اما نگرش به عشق رابطه بین تعهد زناشویی و رضایت از زندگی را میانجی گری نمی کند.