امروزه تمامی قوانین و موسسات اجتماعی در جهت حفظ و قداست خانواده تلاش می کنند. ازدواج بعنوان مهمترین و عالی ترین رسم اجتماعی برای دستیابی به نیازهای عاطفی و امنیتی افراد بزرگسال همواره مورد تایید بوده است. ازدواج رابطه ای انسانی، ظریف و پویا و در عین حال پیچیده می باشد. این پدیده یکی از مهمترین وقایع زندگی هر انسان پس از تولد محسوب می شود (کاپلان و بنجامین ، 2001). خانواده، نهاد اجتماعی،سازمان،گروه و نیز یک جامعه کوچکی است که از نظر جامعه شناسان نخستین واحد منسجم نظام اجتماعی را تشکیل می دهد و یکی از مهمترین وظایف آن تامین وحدت و همبستگی اجتماعی است.به نظر ژان بودن "خانواده یک جامعه طبیعی است که ریشه سایر جامعه ها است و اولین واحد تشکیل دهنده دولت و کشور است. طلاق یکی از بحران های خانوادگی و اجتماعی است که در بسیاری از موارد موجب عدم تعادل خانواده گشته و به عنوان یکی از حوادث تنش زا ثبات خانواده را درهم شکسته و بهداشت روانی اعضای آن را خدشه دار می سازد (بوالهری و همکاران، 2012). یکی از مهمترین عوامل خوشبختی زندگی زناشویی و کیفیت زندگی خوب،روابط لذت بخش جنسی است. زیرا رضایت بخش نبودن آن، سبب ایجاد اجساس محرومیت، ناکامی و عدم ایمنی در همسران می شود. این محرومیت جنسی در نهایت موجب طلاق و از هم گسستگی زندگی زناشویی می گردد.نارضایتمندی جنسی در بسیاری از موارد طلاق نقش مهمی دارد(نوسبیون و همکاران، 2000). در بین نیازهای زیستی، غریزه جنسی ، آمیختگی عمیقی با نیازهای روانی داشته، به طوری که می توان تاثیر این خواسته را در بسیاری ازابعاد زندگی مشاهده کرد. این غریزه تاثیر غیر قابل انکاری در زندگی زناشویی و انسجام و پایداری آن دارد(شاه سیاه، بهرامی، محبی، 1388). لذت جنسی موجب می شود بسیاری از مشکلات روزمره زندگی و اختلافات زناشویی نادیده گرفته شود و وابستگی عاطفی بین زن وشوهر افزایش یابد. افرادی که در رابطه جنسی خود با همسرشان رضایت بالایی داشته باشند به طور قابل ملاحظه ای کیفیت بهتری را نسبت به آنهایی که رضایت ندارند گزارش می کنند(عسگری، 1380). خیانت، تخطی به تعهد، به صورت بحث یا انتزاعی است که عشق و روابط جنسی را تحت تاثیر قرار می دهد، بنابراین خیانتکار بودن بدین معنی است که از شریک زندگی خود وجود رابطه ای از جنس عاشقانه و یا جنسی را با شخص ثالث پنهان کند (بوالهری و همکاران، 2012).