پست مدرنیسم یکی از تحولات عظیم و جریان ساز در آغاز قرن بیستم است که به دنبال تغییر و تحول در نگرش فلسفی انسان معاصر و تحولات و انقلابات سیاسی و اجتماعی و تغییر در سبک زندگی در جهان غرب شکل گرفت و به تدریج همه ی عرصه های مختلف ادبی، فلسفی، هنری و اجتماعی را تحت تأثیر خود قرار داد. یکی از حوزه های بسیار تأثیرپذیر از پست مدرنیسم، حوزه ی ادبیات و خصوصاً داستان پردازی است؛ که به خاطر ارتباط تنگاتنگ با واقعیات و تحولات جامعه و بازتاب آن ها در خود به شکل های مختلف دچار تغییر و تحول شده است. از جمله ویژگی های مهمی که در نتیجه ی بدعت گذاری های پسامدرنیسم در ادبیات داستانی ایجاد شده، افشای خودآگاهی در آثار داستانی است که با عنوان اصطلاحی«فراداستان» رایج شده و به آن دسته از آثار داستانی ای اطلاق می شود که به شکل های مختلف جنبه های خودآگاهی خود را افشا کرده و فاصله واقعیت و داستان را به چالش می کشند. این شکل و سبک هنری به تأسی از غرب، در سال های اخیر در ادبیات داستانی ایران نیز سرایت کرده و آثاری با این سبک و سیاق نوشته شده است. در این پژوهش بناست تا این شگرد بدعت گذارانه به عنوان یک عنصر و شگرد سبک ساز در رمان های پست مدرن فارسی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد، و در طی آن موضوع هایی که در ارتباط با جنبه های افشاء خودآگاهی قرار می گیرد و شگردهای بکارگیری و مصادیق آن در این رمان ها استخراج و طبقه بندی شده و معلوم گردد که ارتباط این شگردها و جنبه های خودآگاهی با درونمایه ها و محتوای رمان های مورد نظر و رسالت های بکارگیری آن ها چگونه است. بر طبق پژوهش به عمل آمده، که بر روی مهم ترین رمان های پست مدرن فارسی صورت گرفته است؛ شیوه های افشاء خودآگاهی در این رمان ها در دو سطح عامل های افشاء و شگردهای افشاء صورت گرفته که در سطح عامل های افشاء از طریق کنشگرهای اصلی داستان که شامل راوی ها و شخصیت های داستان می-شود؛ بطور مستقیم از طریق شیوه های نمایش و اظهار و اتصال کوتاه به افشاء خودآگاهی در سطح داستان می پردازند و در سطح شگردهای افشاء خودآگاهی به صورت غیرمستقیم و از طریق شیوه های افشاء زبانی، ساختاری و معنایی و نمایش بدون اظهار در سطوح درون متنی و برون متنی(فرامتنی) به افشاء خودآگاهی و برجسته کردن تصنع در داستان پرداخته اند. در تمامی این رمان ها شگرهای افشاء خودآگاهی در خدمت درونمایه های رما