پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی عدم تحمل ابهام در رابطه بین تیپهای شخصیتی و حساسیت اضطرابی با علائم افسردگی افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد انجام شد. این مطالعه از لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه جمعآوری دادهها از پژوهشهای توصیفی و از نوع معادلات ساختاری محسوب میشود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد با تشخیص اختلال مصرف مواد که در شش ماه اول سال 1402-1401 به مراکز سوء مصرف مواد شهر مشهد مراجعه کرده بودند، میباشد. حجم نمونه پژوهش با در نظر گرفتن احتمال افت آزمودنیها و جهت افزایش اعتبار بیرونی 300 در نظر گرفته شد که به روش نمونهگیری هدفمند از میان جامعه آماری انتخاب شد. جهت جمعآوری دادهها از ابزارهای پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II)، پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی NEO (فرم کوتاه 60 سوالی)، پرسشنامه حساسیت اضطرابی (ASI)، پرسشنامه عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) استفاده شد. پس از جمع آوری پرسشنامه، دادههای خام با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) و نرم افزارهای SPSS 28 و Lisrel8.8 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. شاخصهای برازش مدل تایید شد. با توجه به یافتههای پژوهش میتوان گفت که تیپهای شخصیتی شامل روانرنجورخویی بر افسردگی اثر مثبت و معنادار و گشودگی به تجربه، وظیفهشناسی، برونگرایی و توافقپذیری بر افسردگی اثر منفی و معناداری داشتند. حساسیت اضطرابی و عدم تحمل ابهام بر افسردگی اثر مثبت و معنادار داشتند و نقش میانجی عدم تحمل ابهام نیز تایید شد (001/0>P). در واقع، افرادی که گشودگی به تجربه، وظیفهشناسی، برونگرایی و توافقپذیری کمتر، روانرنجورخویی بالاتر، حساسیت اضطرابی و عدم تحمل ابهام بالاتری دارند، افسردگی بالاتری را تجربه میکنند. پیشنهاد میشود که به سلامت روان افراد افسرده با تشخیص اختلال مصرف مواد اهمیت بیشتری داده شود تا به سمت مصرف مواد کشیده نشوند. همچنین، روانشناسان و مشاوران بهمنظور بهبود علائم افسردگی، به نقش ویژگیهای شخصیتی و عدم تحمل ابهام توجه کنند و با آموزشهای لازم، اثرات این مؤلفهها را بر افسردگی مورد توجه قرار دهند.