1403/02/15
مهدی زمستانی

مهدی زمستانی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 56922113900
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
مقایسه سیستم های مغزی-رفتاری، تنظیم هیجان، تحریک پذیری و تکانشگری در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و دوقطبی
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
اختلال شخصیت مرزی، اختلال دوقطبی، سیستم های مغزی-رفتاری، تنظیم هیجان، تحریک پذیری، تکانشگری.
سال 1397
پژوهشگران مهسا بهرام نژاد(دانشجو)، مهدی زمستانی(استاد راهنما)، ابوالفضل محمدی(استاد مشاور)

چکیده

فرضیه و هدف: هدف از این پژوهش مقایسه سیستم های مغزی-رفتاری، تنظیم هیجان، تحریک پذیری و تکانشگری در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و دوقطبی بود. روش شناسی: پژوهش از لحاظ روش از نوع علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و دوقطبی مراجعه کننده به بیمارستان ها و مراکز آموزشی، پژوهشی و درمانی روانپزشکی شهر تهران در سال 97 بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول تاباچنیک و نورکراس (2001) (تعداد متغیر پیش بین یا مستقل + 104) به تعداد 108 نفر، در سه گروه بیماران مرزی، دوقطبی و افراد سالم (هر گروه 36 نفر) برآورد شد. همچنین از ابزار پرسشنامه استاندارد مقیاس بازداری/روی آوری را کارور و وایت (1994)، دشواری تنظیم هیجانی گراتس و رومر (2004)، تحریک پذیری باس و پلومین (1984) و رفتارهای تکانشی بارت و همکاران (2001) جهت گردآوری داده ها استفاده شد. برای تحلیل نتایج پژوهش از نرم افزار SPSS-22 استفاده وروش های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، درصد فراوانی تجمعی) و روش های آمار استنباطی شامل آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) استفاده گردید. نتایج: یافته های پژوهش نشان داد که میانگین افراد سالم در مقیاس بازداری رفتاری در پایین ترین حد و میانگین بیماران مرزی در بیشترین حد می باشد. در نتیجه بین نمره مقیاس بازداری رفتاری هر سه گروه، تفاوت معنی داری وجود دارد. ابعاد روی آوری یا فعال سازی ر فتاری در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و دوقطبی و افراد سالم به این صورت می باشد که مقیاس های سائق، پاسخدهی به پاداش و جستجوی سرگرمی برای افراد مبتلا به اختلالات مرزی و دوقطبی یکسان بوده و در نتیجه همگن می باشند، اما در افراد سالم میانگین هر سه متغیر فوق بیشتر از این دو گروه به دست آمد. همچنین نمره میانگین دشواری تنظیم هیجانی برای سه گروه افراد سالم، بیماران مرزی و دوقطبی متفاوت بود. دشواری تنظیم هیجانی در افراد سالم کمتر و در افراد دوقطبی بیشتر از دو گروه دیگر بود. عدم پذیرش پاسخ های هیجانی، دشواری در انجام رفتار هدفمند، دشواری در کنترل تکانه، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی و عدم وضوح هیجانی در افراد سالم دارای کمترین میانگین و در افراد دو قطبی دارای بیشترین میانگین بود. در بعد فقدان آگاهی هیجانی نیز افراد سالم دارای کمترین حد بوده، و بیماران مرزی و دوقطبی در یک گروه بودند و همگن بودند. نتایج همچنین حاکی از آن است که میانگین مقیاس جامعه پذیری در بین بیماران مرزی از هر دو گروه دیگر کمتر، و در بین افراد سالم بیشتر می باشد. تهییج پذیری در بین بیماران مرزی دارای کمترین میانگین و در بین افراد سالم دارای بیشترین میانگین است. درنهایت بین مقیاس رفتارهای تکانشی در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، دوقطبی و افراد سالم تفاوت معناداری بدست آمد. افراد سالم در بعد شناختی دارای کمترین میانگین و در بیماران دوقطبی دارای بیشترین میانگین است. در بعد حرکتی نیز افراد سالم دارای کمترین میانگین بوده و در بیماران دوقطبی دارای بیشترین میانگین بوده و همچنین در بعد عدم برنامه ریزی کمترین میانگین مربوط به افراد سالم و بیشترین میانگین مربوط به بیماران دوقطبی می باشد. بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد با شناسایی عوامل مؤثر بر سیستم های مغزی- رفتاری، تنظیم هیجان، تحریک پذیری و تکانشگری می توان نسبت به بهبود این متغیرها در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و اختلال دوقطبی اقدام نمود.