1403/09/04
مهدی زمستانی

مهدی زمستانی

مرتبه علمی: استاد
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 56922113900
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
مقایسه شاخص‌های عصب-روان شناختی مرتبط با مولفه‌های شناختی، فراشناختی و هیجانی در دانش آموزان با و بدون اختلالات یادگیری
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
اهمال‌کاری، فرسودگی شغلی، کارکردهای اجرایی، تنظیم هیجان
سال 1403
پژوهشگران مرضیه سلمان کشکول(دانشجو)، مهدی زمستانی(استاد راهنما)، ساناز عینی(استاد مشاور)

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین کارکردهای اجرایی با اهمال‌کاری و فرسودگی شغلی کارکنان آزمایشگاه‌های پزشکی با نقش میانجی تنظیم هیجان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و براساس ماهیت و روش، یک پژوهش توصیفی-پیمایشی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه‌ی آماری مورد مطالعه شامل 1900 نفر از کارکنان بخش آزمایشگاه‌های پزشکی در استان اصفهان که در بخش‌های مختلف آزمایشگاه‌های پزشکی، از جمله بیمارستان‌ها، کلینیک‌ها و مراکز پزشکی در نیمه اول 1402، مشغول به کار بودند. نمونه‌ آماری 320 نفر که با استفاده از فرمول کوکران محاسبه گردید و انتخاب شدند که پس از بررسی پرسشنامه‌های پژوهش، اطلاعات 300 نفر از کارکنان کامل و مورد بررسی قرار گرفت. جهت جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه‌های اهمال کاری سازمانی صفاری‌نیا و امیرخانی رازلیقی، فرسودگی شغلی ماسلاچ، دشواری تنظیم هیجان گرتز و رومر، آزمون ترتیب‌دهی کارت‌های ویسکانسین و آزمون رنگ-کلمه استروپ استفاده گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون با کمک نرم افزار SPSS-24 و با استفاده از مدل‌یابی معادلات ساختاری (SEM) به وسیله نرم‌افزار Lisrel 8.8 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌های پژوهش نشان داد بین اهمال کاری و فرسودگی شغلی با کارکردهای اجرایی و تنظیم هیجان ارتباط مستقیم و معنی‌دار برقرار است. نتایج حاصل از بررسی نقش میانجی‌گری تنظیم هیجان نیز نشان داد که این متغیر نقش میانجی‌گری معنی‌داری در رابطه بین کارکردهای اجرایی با اهمال کاری و فرسودگی شغلی دارد (01/0>P). با توجه به یافته‌های بدست آمده می‌توان بیان کرد؛ فراهم بودن فضای تعامل در محیط کاری، باعث می‌شود تا کارکنان بیاموزند که به‌دور از هر نوع تنش و اختلافی در روابط بین فردی، هیجانات خویش را کنترل نمایند. به نظر می‌رسد هرچه سازمان برای کاهش فرسودگی شغلی و اهمال‌کاری کارکنان توجه و برنامه‌ریزی بیشتری انجام دهد، میل و رغبت کارکنان در انجام وظایف و کارها در زمان مناسب افزایش خواهد یافت و به دنبال آن رفتارهای خودتنظیمی نیز افزایش می‌یابد. به‌این‌ترتیب که در برنامه‌های آموزشی مرتبط با کارکردهای اجرایی کارکنان، توجه به بهبود فرسودگی شغلی، اهمال‌کاری و تنظیم هیجان با کمک تکنیک‌های درمانی می‌تواند مؤثر باشد.