1403/09/01
مهدی زمستانی

مهدی زمستانی

مرتبه علمی: استاد
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 56922113900
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
برازش علی رفتار های خودجرحی در زندانیان بر اساس مدل جایگزین اختلالات شخصیت در DSM-5 با نقش میانجی گری نا امیدی و بد تنظیمی هیجان
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
رفتارهای خودجرحی، مدل جایگزین اختلالات شخصیت، نا امیدی، تنظیم شناختی هیجانی، زندانی
سال 1402
پژوهشگران محسن تجا(دانشجو)، ساناز عینی(استاد راهنما)، مهدی زمستانی(استاد مشاور)

چکیده

پژوهش حاضر با هدف برازش مدل علی رفتارهای خودجرحی در زندانیان بر اساس مدل جایگزین اختلالات شخصیت در DSM-5 با نقش میانجی نا‌امیدی و بدتنظیمی هیجان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش، تمامی زندانیان ندامتگاه قزلحصار کرج در نیمه دوم سال 1403-1402 بود. نمونه پژوهش شامل 400 زندانی با تشخیص وجود رفتارهای خودجرحی بود که به روش نمونه‌گیری هدفمند با توجه به وجود رفتار های NSSI و رضایت شخصی افراد، در وهله اول و دارا بودن ملاک های ورود و خروج از میان جامعه آماری انتخاب گردید. جهت جمع آوری داده‌ها از مقیاس‌های نسخه بزرگسالان پرسشنامه شخصیت DSM-5 (PID-5-BF)، پرسشنامه نا امیدی بک (BHS)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (CERQ) و پرسشنامه رفتارهای خود آسیب رسان کلونسکی و گلن (ISAS) استفاده شد. بعد از جمع آوری پرسشنامه‌ها، با استفاده از تحلیل مسیر از طریق نرم افزار SPSS 25 و Lisrel8.8 تجزیه و تحلیل بر روی داده‌های خام انجام گرفت. شاخص های برازش مدل تایید شد. بر اساس نتایجی که به دست آمد بین رفتار خودجرحی با عاطفه منفی (01/0>P؛ 42/0=r)، گسلش (01/0>P؛ 33/0=r)، مخالفت ورزی (01/0>P؛ 40/0=r)، مهار گسیختگی (01/0>P؛ 29/0=r)، روانپریش‌خویی (01/0>P؛ 42/0=r)، ناامیدی (01/0>P؛ 43/0=r) و تنظیم شناختی منفی هیجان (01/0>P؛ 42/0=r) در سطح 99 درصد ارتباط مثبت و معنی‌دار و با تنظیم شناختی مثبت هیجان (01/0>P؛ 33/0=r) در سطح 99 درصد ارتباط منفی و معنی‌دار برقرار است. علاوه بر این در پژوهش حاضر بین رفتار های خودجرحی و مهارگسستگی (001/0<P،42/0=r) رابطه مستقیم معنادار برقرار نمی‌باشدبنابراین با توجه به اهمیت اینگونه رفتار ها در سلامت این قشر توصیه می‌شود که در موسسات کیفری حتی المقدور شرایطی ایجاد شود که بروز اینگونه رفتار ها و نیز به وجود آمدن اختلالات روانشناختی که موجب بروز این رفتار ها می‌شود، به حداقل برسد.