هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی برنامه آموزش توجه آگاهی بر مؤلفه های فراشناختی و کارکردهای اجرایی در میان دانشجویان دارای علائم اختلال اضطراب فراگیر (GAD) بوده است. این پژوهش در دسته بندی بر مبنای هدف از نوع تحقیقات کاربری و نیمه تجربی بوده است که در قالب طرح آزمایشی تک موردی با خط پایه چندگانه (Multiple-baseline single case experimental design) انجام گرفته است. به همین منظور فرم اضطراب بک (BAI-II) از طریق فضای مجازی در اختیار علاقه مندان به شرکت در پژوهش قرار گرفت که در نهایت تعداد 167 نفر این فرم را تکمیل کردند و پس از بررسی آنها تعداد 78 نفر نمره مورد نظر (نمره 16 و بالاتر به عنوان نقطه برش اضطراب متوسط) را کسب کردند و نهایتاً پس از بررسی های انجام شده در مورد ملاک های ورود و خروج پژوهش تعداد 7 نفر از این افراد وارد پژوهش شدند. این 7 نفر در سه بازه زمانی پرسشنامه های مربوط به پژوهش را به عنوان خط پایه تکمیل کردند. پس از جمع آوری داده های مربوط به خط پایه، شرکت کنندگان در یک برنامه توجه آگاهی مبتنی بر کاهش استرس (MBSR) که در 8 هفته و 9 جلسه برگزار شد به صورت انفرادی و هفته ای یک الی دو ساعت شرکت داشتند و در هر جلسه نیز پس از انجام تمرین توجه آگاهی پرسشنامه های مورد نظر را تکمیل می کردند. پس از اتمام جلسات مداخله نیز شرکت کنندگان یکبار دیگر تمامی پرسشنامه ها را به عنوان پس آزمون تکمیل کردند. داده های به دست آمده در این پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS 26 و Excel 2013 و روش های آمار توصیفی و آمار استباطی تحلیل شده است و شامل نمودارهای دیداری نزولی و سعودی، بررسی آلفای کرونباخ، شاخص تغییر پایا (RCI)، شاخص میزان بهبودی و اندازه اثر D کوهن است و یافته های حاصل از این پژوهش نیز به تفکیک هر شرکت کننده تحلیل و ارائه شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که آموزش توجه آگاهی در متغیرهای فراشناخت، کارکردهای اجرایی و نیز اختلال اضطراب فراگیر، عاطفه منفی و حساسیت اضطرابی از اثربخشی کافی برخوردار بوده است. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد که آموزش و تمرین توجه آگاهی توانسته است موجب کاهش باورهای غلط فراشناختی شده و مشکلات رفتاری کارکردهای اجرایی را بهبود بخشد؛ همچنین، توجه آگاهی توانسته است اختلال اضطراب فراگیر، حساسیت اضطرابی و عاطفه منفی را در شرکت کنندگان کاهش دهد. نهایتاً، می توان چنین تبیین کرد که مکانیسم توجه آگاهی با اثرگذاری بر توانایی های شناختی و خارج کردن این توانایی ها از حالت خودکار می تواند روند تمرکز و توجه بر افکار و احساسات درونی منفی را خنثی کرده و به سوی افکار و احساسات مثبت سوق داده و در نهایت موجب کاهش اضطراب شده و عملکرد کارکردهای اجرایی را بهبود ببخشد.