مهدی زمستانی

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین عملکرد خانواده و تنظیم شناختی هیجان با بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه انجام شد. جامعه آماری تحقیق کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر مرند بودند (480N=) که از بین آنها تعداد 215 نفر بر اساس جدول مورگان و به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های عملکرد خانواده (اپشتاین، بالدوین و بیشاب، 1983)، تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهوفن، 2001) و بهزیستی روانشناختی (ریف، 1998) بود. تحقیق حاضر یک پژوهش همبستگی بود و تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی ساده و رگرسیون انجام شد. نتایج همبستگی نشان داد که که بین متغیر عملکرد خانواده با بهزیستی روانشناختی (281/0r=) رابطه مثبت و معنی دار (p˂0.01)، و بین متغیر تنظیم شناختی هیجان با بهزیستی روانشناختی (183/0r=) رابطه مثبت و معنی دار (p˂0.05) وجود دارد. نتایج به دست آمده از ضرایب رگرسیون نیز بیانگر این بود که متغیر عملکرد خانواده با بتای (242/ β=0) و متغیر تنظیم شناختی هیجان با بتای (175/0=β) می توانند بهزیستی روانشناختی را در دانش آموزان دختر به طور مثبت و معنی داری پیش بینی کنند. در نتیجه می توان گفت با افزایش عملکرد خانواده و همچنین با افزایش تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان دختر، بهزیستی روانشناختی آنان نیز افزایش می یابد.