مفهوم مکان و حس تعلق به مکان یکی از مهمترین مسائل پیشِ روی معماری معاصر است. درگذشته خانه ها از توانایی بالایی برای برقراری تعامل بین انسان و محیط زندگی او، برخوردار بودند. اما امروزه غالب مجتمع های مسکونی، فاقد هویت و معنا بوده و صرفاً تقلیدی از سایر نمونه ها هستند. تکرار الگوهای بی هویت و غربی، موجب به حاشیه رانده شدن اصول مکان سازی و هویت گردیده است. در این پژوهش سعی شده با مطالعه مبانی مکان و حس تعلق به مکان، به بررسی این موضوع پرداخته شود که در مقایسه با حس تعلق کالبدی در خانه های سنتی چه میزان از این حس در مجتمع های مسکونی امروزی وجود دارد؟ و چگونه می توان با کمک اصول پایه و هویت ساز در معماری سنتی، مجتمع های مسکونی امروزی را با حس تعلق کالبدی بالا طراحی نمود؟ با توزیع پرسشنامه هایی بین شهروندانی که در خانه های سنتی، مدتی ساکن بوده و یا در حال حاضر هستند و نیز ساکنان مجتمع های مسکونی امروزی، عوامل موثر در ایجاد حس تعلق شناسایی شد تا در طراحی مجتمع های مسکونی مورد توجه قرار گیرند. براساس یافته های تحقیق، به برتری میزان حس تعلق به خانه، در ساکنان خانه های سنتی و تمایل بیشتر ساکنان مجتمع های امروزی به جایگزینی و ایجاد تغییر، دست یافتیم. روش این پژوهش توصیفی _ تحلیلی و مورد پژوهی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی)مشاهده، پرسشنامه و مصاحبه( می باشد. نتایج حاصل از مطالعات نشان می دهد، مواردی چون بزرگتر شدن حیاط و ایوان و تراس و نیز کم شدن تعداد واحدهای مسکونی در هر مجتمع و نیز بزرگتر شدن فضاهای داخلی از اولویت های اصلی شهروندان در اعمال تغییر در مسکن ایشان بود.