به طور کلی محیط ها، هنگامی می توانند بیشترین مطلوبیت را برای برای مخاطبانشان در بر داشته باشند، که انتظارات آنان را در ابعاد مختلف؛ قابلیت های کالبدی، قابلیت های معنایی و قابلیت های فعالیتی برآورده سازند. چنانچه هریک از این عوامل، در عرصه محیط زندگی یک فرد، فاقد کیفیات مطلوب باشند و یا با ادراک کاربران و توانش او هم سنخ نباشند، بر احساس و ادراک وی از فضا و در نتیجه بر سطح رضایتمندی او از مکان تاثیرگذار خواهد بود. بر همین اساس، پژوهش حاضر در پی پاسخ دادن به این سوال است که؛ با توجه به ادراک کاربران از محیط، چه مولفه ها و معیارهایی، بیشترین تاثیر را در ارتقاء قابلیت های محیطی دارا می باشند و عملکرد های مد نظر طراح «افزایش تعاملات اجتماعی، ارتقاء ماندگاری در فضا، ارائه تجربه ای لذت بخش و ایجاد سرزندگی درکاربران» در محیط را ارتقاء می بخشند؟ پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و توسعه ای بوده و از روش آمیخته «کمی و کیفی» و نرم افزار spss در تحلیل داده های کمی و تکنیک swot جهت جمع بندی نتایج کیفی پژوهش استفاده شده است. در این راستا جامعه آماری پژوهش شامل شهروندان 15-64 ساله شهر همدان می باشد. داده ها از طریق پرسش نامه، مطالعه اسناد، مصاحبه، مشاهده و عکس برداری گردآوری شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از طریق تحلیل و در بخش کمی از آزمون f و آزمون t دونمونه ای مستقل در تعیین سطح هرکدام از مولفه ها استفاده شده است. همچنین برای بررسی رابطه معنا داری مولفه ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه جهت تعیین کنندگی مولفه های وابسته ارتقاء کیفیت مکان، به ارزیابی هرکدام پرداخته شده است. نتایج حاصله بیانگر آن می باشد که؛ در مجموع اکثر کاربران هر سه مجموعه مورد مطالعه مطلوبیت قابلیت های حوزه فراگیر را در حد زیاد ، قابلیت های حوزه بلافصل را در حد متوسط و قابلیت های حوزه مداخله مستقیم را در حد متوسط و زیاد ارزیابی نموده اند. همچنین بر اساس نتایج حاصل از تحلیل های رگرسیونی متغیر های «سازگاری و انطباق» و«گوناگونی و تنوع» به ترتیب بیشترین تاثیر را در «میزان ماندگاری کاربران» و متغیرهای «سازگاری و انطباق»، «مولفه های حسی محیط»، «احساس امنیت»، «حمایت ساختار از رفتارهای جمعی»، «گوناگونی و تنوع»، «سیرکولاسیون حرکتی» و «نفوذ پذیری» به ترتیب بیشترین تاثیر را در «تجربه