هویت در واقع مجموعه ای است از صفات ومشخصاتی که باعث تشخیص یک فرد از افراد دیگر ویا یک شیء از اشیاء دیگر می گردد که در فرانسه Identite” “و در انگلیسی” Identity “به معنی «این همانی» بکار رفته هر پدیده ای که وجود خارجی دارد وبعنوان یک هیأت، ماهیت وجودی وهستی می یابد دارای هویت است. شهر نیز به عنوان یک پدیده اجتماعی، انسانی، کالبدی، فرهنگی، سیاسی واقتصادی دارای ویژگیهایی است که یک شهر از شهرهای دیگر ویا یک محله را از محله ی دیگر متمایز می سازد. همین تمایز سبب انتساب غرور آینده افراد وشهر وهویت به آن می گردد.(محسن بهزاد فر) انسان بر مبنای ادارکی که از واقعیت ها یا پدیده های محیط دارد، یک عینیت را برای خویش تعریف می کند. در حالی که بر اساس تجربیات فردی وجمعی خود از گذشته وحال، دارای تصویر ذهنی از پدیده ای که با آن مواجه می شود نیز هست. مراد از هویت در اینجا انطباق عینیت مزبور با تصویر ذهنی آن وامتداد این انطباق در آینده است. برای برقراری چنین انطباقی انسان عمدتاً سه راه حل را بر می گزیند: دخل و تصرف در محیط در جهت انطباق با تصویرذهنی اش، تطبیق دادن خود با محیط ونهایتاً بریدن از محیط. حالت آخر، اتفاقی است که از آن با عنوان بحران هویت یاد می شود. اگر بحران هویت یک معضل لاینحل فرض نگردد، بستر نیاز به فضای هویت مند وتلاش در جهت کسب آن خواهد بود که نتیجتاً به جستجوی شرایط هویت مندی فضا می انجامد. برخود هایی که با مسأله هویت، در حیطه معماری صورت گرفته است، به سه دسته قابل تقسیم می باشند که هر یک به نوبه خود با مشکلاتی دست به گریبان است. - دسته اول: بحث هایی هستند که با توسل به انواع علوم از جمله فلسفه، اقتصاد، سیاست و... به طرح مسأله هویت در حیطه نظری می پردازند. این بحث ها با وجودی که سعی برایجاد پایگاه علمی قوی برای خود دارند، اما چنان حالت انتزاعی به خود می گیرند که عملاً کارایی خویش را در مواجهه با مسائل مرتبط با معماری وبه کارگیری ابزارهای مختص این رشته از دست می دهند. - دسته دوم: از دید معماری و با توجه به ابزارهای خاص این رشته وارد بحث می شوند وبه این لحاظ، پتانسیل آن را دارند که مخاطبین وسیع تری را به خود جلب نماید. اما قلت چنین بحث هایی عملاً تأثیر گذاری آنها را محدود می کند ومانع از آن می شود که مخاطبین برای بحث های مذکور اهمیتی حیاتی قائل شوند. - دسته سوم: بحث هایی ه
