با شروع آهنگ رشد شهرهای امروزی و از دست رفتن معنا و مفهوم در زندگی انسان، آرامش درونی از زندگی انسان درحال رخت بربستن است. از این رو وجود مکانی هماهنگ با فرهنگ و هویت و زمینه طرح، که اندکی انسان را از تلاطم دنیای مدرن دور نگه دارد و روح و روان او را تزکیه کند احساس می شود. در این میان فرهنگ به عنوان ابزار اصلی انتقال معنا و مفهوم به انسان از اهمیت خاصی برخوردار است و مفاهیمی انتقال می دهد که باعث ارتباط انسان با اصل خویش و آرامش او می شود. در این دوره که ساختمان ها با اشکال متنوع و بدون توجه به ارزش های فرهنگی و بومی و بافت پیرامونی، از زمین سر بیرون می آورند نمی توان رابطه معناداری مابین ساختمان های جدید و بناهای با ارزش قدیمی و معماری بومی آن منطقه برقرار نمود. شهر سنندج هم مانند اکثر شهرهای ایران در پی تحول تاریخی، دچار دگرگونی شده و شکل جدید آن برای رسیدن به طرحی نو، انسجام و پیوند با ساختار قدیم را برهم زده است که تداوم این امر باعث قطع ارتباط بین معماری امروز با معماری گذشته خواهد شد. در این راستا در این پژوهش به بررسی عواملی پرداخته شده که هم از طریق عملکرد و هم از طریق کالبد برای انتقال فرهنگ و هویت در معماری تأثیرگذار هستند. در این ارتباط شناسایی فاکتورهای صوری و محتوایی مربوط به فرهنگ و ارزش های موجود در بناهای قدیمی و به کار بستن آن ها در ساختمان های جدید با ملاحظه پاسخ به نیازهای روز جامعه، ضرورت می یابد. برای رسیدن به این هدف با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از طریق مطالعات کتابخانه ای و نیز با کسب اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات میدانی، و استفاده از ابزارهای مطالعه، مشاهده و مصاحبه، سایت مورد نظر مورد توصیف و تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. حاصل این پژوهش و بررسی - که با محوریت ارتباط اثر با زمینه صورت پذیرفت- مجموعه ای از راهکارهای معماری و دستورالعمل های اجرایی برای انجام طراحی بود. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که برای رسیدن به اهداف زمینه گرایی در طراحی پردیس فرهنگی- هنری در شهر سنندج می توان از ویژگی ها و مشخصه های آن ها در بُعد: کالبدی، اجتماعی-فرهنگی، تاریخی و اقلیمی بهره برد و با تداوم ویژگی های مثبت معماری سنتی شهر بر پایه نماد و نشانه های ماندگار، بر جذابیت یک بنا افزود.