امروزه مخاطرات در سطح دنیا به یک نظام تبدیل شده اند. به عبارتی مفاهیم خطر، احتمال خطر، بلا و مصیبت و نیز بحران بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند. دلیل اصلی آن نیز در این نکته نهفته است که مخاطرات در ارتباط با انسان مفهوم واقعی شان پدیدار می شود و امروزه نیز با توجه به این که نظام بهره برداری انسان در سطح محیط و فضاهای جغرافیایی دگرگون شده است و یک روند افزایشی دارد این مساله قابل توجه تر شده است. در این بین جغرافیا با توجه به ماهیت و نیز تعاریف واقعی و عملی موجود در آن در مدیریت محیط و به تبع آن مخاطرات نقش قابل توجهی دارد. جغرافیا با توجه به تعاریف اولیه آن که مطالعه زمین به عنوان جایگاه و سکونتگاه انسان بوده و تا به امروز که تعاریف واقعی آن به سمت و سوی روابط انسان و محیط و شناخت پراکندگی ها و نیز مدیریت و تکنیک آمده است در تعامل انسان با طبیعت بسیار موثر است. در این بین دیدگاه و نگرش های مجود در جغرافیا شامل نگرش سیستمی و نیز دیدگاه فرم و فرایندی موجود در آن در شناخت واقعی از محیط و درک پایداری و نیز ناپایداری بستر فعالیت های انسانی بسیار تونا است. پس می توان گفت که جغرافیدانان با فکر جغرافیایی و نگرشهای واقعی موجود در این علم،می توانند مشاوری موثر در اجرای درست فعالیتهای محیطی مبتنی بر پایداری فضاها و نیز افزایش تاب آوری محیطی باشند.