عناصر داستان یکی از معیارهای ادبی است که پیرامون اجزای تشکیل دهندهی داستان بحث میکند و بر ساختار آن نقش مؤثری ایفا میکند همگی این عناصر داستان را به سوی هدفی که راوی در نظر دارد به پیش میبرند و همگی با هم هماهنگ هستند و در سایهی این هماهنگی است که هدف داستان تأمین میشود. بر همین اساس میتوان جنبههایی از آثار داستانی را بررسی کرد. یکی از رمانهای معاصر قطعه من اوروبا اثر رضوی عاشور است. این رمان، تاریخی، سیاسی و اجتماعی است که برشی از یک مرحلهی تاریخی و سیاسی مصر و مردم آن را در اختیار خواننده قرار میدهد. نویسنده هنرمندانه فضای حاکم بر جامعهی وقت مصر را به تصویر کشیده است و از آغاز تا پایان داستان، صحنههای متنوعی از عدالتخواهی، مبارزه با ظلم و بیداد، عشق به وطن، استقلالطلبی و آرمانخواهی را ارائه داده است. عناصر داستانی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است عبارتند از: شخصیت و شخصیتپردازی، پیرنگ، زاویه دید، گفتوگو، صحنه، موضوع، سبک، درونمایه، نماد و نمادگرایی. از جمله نتایجی که در این پژوهش حاصل شده است اینکه، نویسنده در ورای عناصر رمان خود، به ویژه عنصر شخصیت، سعی در بیان اندیشهها و اهداف خود دارد و به گونهی صریح به یهود و مصائب و پیامدهای تشکیل دولت آن و بیان آوارگی و مظلومیتملت مسلمان فلسطین پرداخته است. همچنین از عنصر نماد در جهت جلب توجه مخاطب، جذابیت ادبی و بیان هر چه بهتر و مؤثرتر اندیشههایش بهره برده است.