اگر سود شرکت دارای نوسان زیادی باشد، پیش بینی سود های آتی دشوارتر خواهد شد و خطای پیش بینی تحلیلگران نیز افزایش خواهد یافت و به تبع آن سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری جذب شرکت نمی شوند. مدیران شرکت به دلیل نگرانی از جایگزینی، می کوشند از طریق هموارسازی سود، نوسان های سود را کاهش دهند تا باعث افزایش اطمینان سرمایه گذاران و تامین انتظارات آنان شود. از این رو، هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین هموارسازی سود، ریسک ویژه و گردش مدیرعامل در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی- همبستگی است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، تعداد 188 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1388 تا 1394 به روش نمونه گیری حذف سیستماتیک انتخاب و در مجموع 945 سال- شرکت جهت انجام تحلیل در نظر گرفته شد. در این راستا سه فرضیه تدوین گردید و برای آزمون فرضیه ها از دو مدل فاما و فرنچ سه عاملی برای محاسبه ریسک ویژه، و مدل اصلی پژوهش استفاده شد و سه روش اندازه گیری برای متغیر هموارسازی سود -روش شاخص ایکل؛ همبستگی منفی بین تغییرات اقلام تعهدی کل و تغییرات جریان نقد عملیاتی؛ و نسبت انحرافات سودخالص به انحراف جریان نقدی - در نظر گرفته شد. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از روش رگرسیون لجستیک و داده های ترکیبی استفاده شد. با توجه به درنظرگرفتن سه روش اندازه گیری برای متغیر مستقل هموارسازی سود، یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه معناداری بین هموارسازی سود و گردش مدیرعامل و همچنین بین متغیرهای ریسک ویژه و گردش مدیرعامل وجود ندارد. اما در بررسی فرضیه تاثیر ریسک ویژه روی رابطه هموارسازی سود و گردش مدیرعامل، رابطه مثبت و معنادار را زمانی که هموارسازی سود به روش شاخص ایکل و روش نسبت انحراف سودخالص به انحراف جریان نقدعملیاتی اندازه گیری شده است، نشان می دهد.