با پیشرفت فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در سال های اخیر، مدیریت ارتباط الکترونیکی با مشتری در جهت کسب مزیت رقابتی موردتوجه بسیاری از مؤسسات قرارگرفته است. همچنین گسترش روزافزون استفاده از اینترنت منجر به ایجاد شبکه های اجتماعی شده که قابلیت بیان عقاید و احساسات توسط افراد را درگروه ها فراهم می کند. هدف از این پژوهش بررسی نقش استفاده از رسانه های اجتماعی بر تعامل با مشتری و همچنین فروش فردی در قالب یک مدل مفهومی هست. در این راستا در شرکت های شهرک صنعتی شهر کرمانشاه موردنظر سنجی قرار گرفتند که مدیران ارشد و میانی و کارکنان فروش این شرکت ها، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. این پژوهش ازنظر نحوه گرداوری اطلاعات، توصیفی – همبستگی و مبتنی بر معادلات آماری است. پس ازآن تعداد 384 پرسشنامه توزیع گردید که تعداد 360 مورد برای انجام تجزیه وتحلیل آماری مناسب بود. روش نمونه گیری پژوهش به علت محدود بودن حجم جامعه آماری تمام شماری (سرشماری) است. ابزار اندازه گیری متغیرهای تحقیق پرسشنامه های استاندارد توسط آرمسترانگ و اوریون (1977)، کریستالیز و کریسوچو (2013) و رنتز (2002) بود که پس از تائید روایی صوری و محتوایی آن توسط اساتید و همچنین پایایی درونی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (رسانه اجتماعی 0.80، تعامل با مشتریان 0.74، فروش فردی 0.74) مورداستفاده قرار گرفت. درروش های آماری از آلفای کرونباخ، آزمون کلموگروف-اسمیرنوف، رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که شاخص ها دارای برازش مطلوب و نشان دهنده ی تائید مدل می باشند. بر اساس یافته ها، شرکت ها باید زیرساخت های ابزارهای رسانه اجتماعی را وسعت ببخشند تا رابطه تعامل با مشتری بیشتر شود و درنتیجه فروش سازمان نیز به طبع افزایش یابد. برای بررسی فرضیات تحقیق از نرم افزار spss استفاده شده است.