امنیت زیستی در دامداریهای سنتی یکی از مهمترین عوامل در پیشگیری از شیوع بیماریهای دامی، حفظ سلامت دامها، و تأمین امنیت غذایی جامعه است. رفتارهای امنیت زیستی دامداران، بهعنوان یک عنصر کلیدی در مدیریت مخاطرات بهداشتی، تحت تأثیر عوامل متعدد فردی، اجتماعی و نگرشی قرار دارد. با توجه به اهمیت این موضوع، شناسایی عوامل تعیینکننده این رفتارها میتواند گامی مؤثر در بهبود برنامههای آموزشی و سیاستگذاریهای مرتبط باشد. شهرستان ثلاث باباجانی، بهعنوان یکی از مناطق عمدتاً متکی به دامداری سنتی، نمونهای مناسب برای بررسی این عوامل به شمار میرود. در این پژوهش، دو تئوری اعتقاد سلامت و رفتار هدایتشده، بهعنوان چارچوبهای نظری اصلی، برای تحلیل و پیشبینی رفتارهای امنیت زیستی دامداران این منطقه مورد استفاده قرار گرفتهاند. چارچوب نظری پژوهش شامل دو تئوری اعتقاد سلامت و رفتار هدایتشده بود که بهعنوان مدلهای اصلی برای تبیین رفتار امنیت زیستی دامداران بهکار گرفته شدند. روش تحقیق این مطالعه توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر دادههای جمعآوریشده از طریق پرسشنامه ساختاریافته بود. تحلیل دادهها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و با بکارگیری نرمافزارهای SPSS و Smart-PLS انجام گرفت. نتایج نشان داد که در چارچوب تئوری اعتقاد سلامت، متغیر درک فرد از میزان شدت ریسک عدم انجام اقدامات امنیت زیستی (ضریب مسیر 73/0 و آماره t برابر 90/17) و مسئولیتپذیری فرد درقبال انجام اقدامات امنیت زیستی(ضریب مسیر 24/0 و آماره t برابر 81/5) در سطح آلفای یک درصد تأثیر آماری معناداری بر رفتار امنیت زیستی دامداران دارند. این نتایج بیانگر اهمیت آگاهی دامداران از خطرات بالقوه و احساس مسئولیت در شکلدهی رفتار امنیت زیستی است. با این حال، متغیرهایی نظیر مزایای انجام اقدامات امنیت زیستی، موانع اقدامات، و درک فرد از میزان اثربخشی انجام اقدامات امنیت زیستی تأثیر آماری معناداری بر انجام اقدامات امنیت زیستی توسط دامداران نداشتند. در چارچوب تئوری رفتار هدایتشده، تأثیر معنادار نگرش نسبت به امنیت زیستی (ضریب مسیر 69/0 و آماره t برابر 88/19) بهعنوان مهمترین متغیر اثرگذار بر رفتار امنیت زیستی دامداران تأیید شد و نشان داد که نگرش مثبت دامداران میتواند تأثیر قابلتوجهی بر رفتار امنیت زیستی داشته باشد. در مقابل، متغیرهای فشار اجتماعی و درک فرد از توانایی انجام اقدامات امنیت زیستی تأثیر معناداری بر انجام رفتار امنیت زیستی توسط دامداران نداشتند. بررسی مقایسهای این دو تئوری نشان داد که تئوری اعتقاد سلامت از قدرت بالاتری برای پیشبینی رفتار امنیت زیستی دامداران برخوردار بوده و بهتر میتواند رفتار امنیت زیستی در دامداری را تبیین کند. یافتههای این پژوهش میتواند برای طراحی برنامههای آموزشی و سیاستهای حمایتی در جهت ارتقای بروز رفتار امنیت زیستی دامداران مؤثر باشد.