1403/09/01
محمد جلالی

محمد جلالی

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 8545
دانشکده: دانشکده کشاورزی
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
تعیین کننده های بکارگیری اقدامات مدیریتی زیست محیطی در سطح مزرعه توسط کشاورزان (مورد مطالعه: کشاورزان دهستان درود فرامان- شهرستان کرمانشاه)
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
اقدامات مدیریتی زیست محیطی، تئوری ارزش- باور- هنجار، تئوری رفتار هدایت شده، کشاورزان کرمانشاه، کشاورزی پایدار
سال 1400
پژوهشگران ارسلان مروتی(دانشجو)، فرزاد اسکندری(استاد راهنما)، محمد جلالی(استاد مشاور)

چکیده

این مطالعه پیمایشی به منظور بررسی تعیین کننده های بکارگیری اقدامات مدیریتی زیست محیطی در سطح مزرعه توسط کشاورزان شهرستان کرمانشاه-دهستان درود فرامان انجام شد. جامعه آماری مطالعه ی حاضر 668 نفر از کشاورزان بخش درود فرامان بودند که 140 نفر از آن ها با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی طبیه ای با انتساب متناسب مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخت بود که روایی و پایایی آن به تأیید رسید. یافته ها نشان داد که براساس تئوری ارزش- باور- هنجار می توان به میزان 35/0 از واریانس مربوط به بکارگیری اقدمات و عملیات زیست محیطی در کارهای کشاورزی از سوی کشاورزان منطقه مورد مطالعه را پیش بینی نمود. مقدار ضریب تعیین مدل برآورد شده برای کاربرد تئوری رفتار هدایت شده در مطالعه رفتارهای زیست محیطی کشاورزان در سطح مزرعه برابر با 41/0 بود، که مقدار آن از ضریب تعیین مدل ارزش- باور- هنجار بیشتر بود. براساس تئوری رفتار هدایت شده، متغیر نگرش فرد نسبت به کشاورزی پایدار و وضعیت زیست محیطی، میزان فشار اجتماعی از سوی جامعه و درک فرد از توانایی های بروز رفتار زیست محیطی بترتیب بیشترین اثرات را روی تئوری رفتار هدایت شده نشان دادند. مقدار ضریب تعیین مدل ترکیبی برآورد شده، برابر با 56/0 است که نشان می دهد این مدل ترکیبی قادر است میزان 56% از واریانس بکارگیری اقدمات و عملیات زیست محیطی در سطح مزرعه توسط کشاورزان را تبیین نماید. همچنین این یافته ها نشان می دهد که قدرت ترکیب دو تئوری رفتار هدایت شده و تئوری ارزش- باور- هنجار در زمینه ی پیش بینی بکارگیری اقدامات و عملیات زیست محیطی در سطح مزرعه توسط کشاورزان از قدرت هرکدام از تئوری های مذکور به تنهایی بیشتر است. براساس ترکیبی از هر دو تئوری، متغیر نگرش فرد نسبت به کشاورزی پایدار، آگاهی فرد از پیامدهای مثبت بکارگیری اقدامات و عملیات در سطح مزرعه توسط کشاورزان و درک فرد از فشار اجتماعی توسط جامعه بر روی او در زمینه بکارگیری اقدامات و عملیات زیست محیطی در سطح مزرعه بیشترین اثرات را برای پیش بینی بکارگیری اقدامات مدیریتی زیست محیطی در سطح مزرعه را نشان دادند. براساس نتایج این مطالعه، ترکیبی از هر دو تئوری رفتار هدایت شده و تئوری ارزش- باور- هنجار برای پیش بینی کردن اقدامات مدیریتی زیست محیطی در سطح مزرعه توسط کشاورزان مورد مطالعه بهتر می-باشد.