این نوشتار ارتباط ساختاری دو سیمای ساختاری مهم زمیندرز زاگرس یعنی گسل اصلی جوان زاگرس )MRF )و گسل وارون اصلی زاگرس )MZRF )در کردستان مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی این ارتباط به حل مسائل مرتبط با زمیندرز زاگرس همچون تکامل ساختاری و لرزهزمینساخت آن کمک میکند. بر پایه این بررسی، در حدود عرض جغرافیایی 36º ،قطعه سردشت گسل اصلی جوان زاگرس به گسل وارون اصلی زاگرس برخورد میکند و به سمت جنوب خاور این محل برخورد، تنها گسل اصلی جوان زاگرس مرز میان کمربند چینخورده- رانده زاگرس و پهنه سنندج- سیرجان را تشکیل میدهد. در این محل قطعات بریدهشده از گسل وارون اصلی زاگرس در پهنه گسل اصلی جوان زاگرس دیده میشودکه این امر دیرینتر بودن گسل وارون اصلی زاگرس را نشان میدهد. این بررسی نشان میدهد که گسل اصلی جوان زاگرس در حد واسط گسلهای پیرانشهر در شمال باختر و گسل مریوان در جنوب خاور، یعنی در میان عرضهای جغرافیایی ′30 35º و′30 36º تغییر روند داده بهگونهای که در راستای گسل خمیدگی ایجاد شده است. در حاشیههـای جنوب باختری و شمال خاوری این خمیدگی به ترتیب گسلهای سردشت و بانه برداشت شدهاند که سازوکار آنها دارای مؤلفه حرکتی عادی است. با در نظر گرفتن ویژگیهـای هندسی و جنبشی و میدان تنش دیرینه بخش خمشیافته گسل اصلی جوان زاگرس )گسل سردشت( میتوان گفت که این گسل بخشی از گسل اصلی جوان زاگرس با راستای N30W است و به دلیل انحراف نسبت به بردار جابهجایی اصلی N60W دارای مؤلفه کشش شده است. بنابراین گسل سردشت به طور همزمان جنبشهـای امتدادلغز و ترافشارشی مرز میان پهنه سنندج-سیرجان و زاگرس چینخورده- رانده و جنبشهای کششی حاصل از خمش به سمت راست گسل اصلی جوان زاگرس را تحمل کرده است. تحلیل تنش دیرینه )با استفاده از روش برگشتی چند مرحلهای( برای جنبشهای مختلف، میدانهای تنش مجزایی را نشان میدهد؛ میدانهای تنش دیرینه با میدانهای تنش حاصل از حل کانونی زمینلرزههای مرتبط با راستای زمیندرز زاگرس هماهنگی دارند که نشاندهنده جوان بودن میدان تنش بهدست آمده از روش برگشتی است. در اثر جابهجایی گسل وارون اصلی زاگرس توسط گسل سردشت، افت قائم قابل توجهی در گسل وارون اصلی زاگرس ایجاد شده است که به این دلیل، در شمال باختر گسل اصلی جوان زاگرس، میان عرضهای جغرافیایی ′20 35º و ′00 36º ،گسل وارون اصلی زاگرس در سطح زمین برونزد ندارد.