از جمله مسائلی که در چارچوب معنیشناسی شناختی به آن پرداخته میشود، مسئله چندمعنایی است. یکی از مفاهیم بنیادی در مسئله چندمعنایی مقولههای شعاعی است. در معنیشناسی شناختی، یک واژه چندمعنا یک مقوله را تشکیل میدهد و معانی مختلف آن واژه عضوهای آن مقوله را به خود اختصاص میدهند. از این منظر، پیشوندها نیز دارای معانی متعددی هستند که میتوانند آنها را به پایههای خود بیافزایند. در این راستا، در پژوهش حاضر چندمعنایی پیشوند /hæm-/ با تکیه بر رویکرد معنیشناسی شناختی مورد بررسی قرار گرفت. ماهیت روششناختیِ این پژوهشِ کیفی، توصیفی-تحلیلی بوده و دادهها به روش کتابخانهای از منابع فارسیزبان لغتنامۀ دهخدا (1373)، فرهنگ معین (1381) و فرهنگ عمید (1389) استخراج شدهاند. یافتهها نشان داد که پیشوند غیرفعلی /hæm-/ یک پیشوند چندمعنایی با طیفی از کارکردهای واژگانی است. این پیشوند در برخی موارد معنای واژگانی ریشۀ کلمه را تغییر میدهد و در نتیجه یک عنصر واژگانی متمایز ایجاد میکند. همچنین، نتایج نشان داد که پیشوند /hæm-/از پنج معنای متمایز برخوردار است که بر اساس معیارهای تعیین معنای سرنمون مشخص شد معنای «اشتراک» معنای مرکزی یا سرنمون پیشوند /hæm-/ است و چهار خوشۀ معنایی متمایز دیگر نیز حول این معنای مرکزی شکل گرفتهاند. بنابراین، پیشوند /hæm-/ همانند مقولات واژگانی، مقولهای را شکل داده است که همۀ معانی خود را حول یک معنای مرکزی گرد آورده است.