1403/01/09
مسعود دهقان

مسعود دهقان

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید: 0000-0001-7925-7770
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 456831
دانشکده: دانشکده زبان و ادبیات
نشانی: سنندج، دانشگاه کردستان، دانشکدۀ زبان وادبیات، طبقه سوم
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی ساختِ اطلاعیِ جمله در داستان ملکوت: از معنا تا دستور
نوع پژوهش
مقاله ارائه شده کنفرانسی
کلیدواژه‌ها
زبان شناسی نقشگرا، ساخت اطلاع، نظریه ی نقش و ارجاع، داستان ملکوت، فولی و ون ولین
سال 1396
پژوهشگران مسعود دهقان ، بهناز وهابیان

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختِ اطلاعیِ جمله در داستان ملکوت اثر صادقی قصد دارد تا نشان دهد که ساخت اطلاع همچون واقعیتی موجود در زبان در کنارِ ساخت هایِ معنایی و دستوری معرفی می شود. ماهیتِ انجام این پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد و پیکره ی داده های زبانی را جملات موجود در داستان ملکوت تشکیل می دهد و ساخت اطلاعی جملات آن به عنوان شاهدی مورد توصیف و تحلیل قرار گرفته اند. در این پژوهش با بهره گیری از نظریه ی دستور نقش و ارجاع، به عنوان یک نظریهِ ی نقش گرا، که به همت زبان شناسانی همچون فولی و ون ولین پایه گذاری شد، جملات این داستان تحلیل شده اند. ون ولین (2001) به دنبال این ادعاست که دستورِ نقش و ارجاع یک نظریه ی کمینه گراست. ساخت نحوی و ساخت معنایی در این دستور به گونه ای مستقیم با هم در ارتباط هستند و جملات زبان را تولید می کنند. شایان ذکر است که در این میان نباید نقشِ عوامل کاربرد شناختی و گفتمانی را نادیده پنداشت. همچنین تفکیک اطلاعِ کهنه و نو در جملات، بر اساس قواعد مشخص و معینی انجام می پذیرد. در این مختصر، تلاش می شود تا نشان داده شود که واحدهایِ اطلاعی موجود در جملات داستان ملکوت را می توان با این قواعد مقوله بندی و تحلیل کرد. در تحلیل های به دست داده شده، نشان داده شده است که زبانِ فارسی برای مشخص کردن اطلاعِ نو (تأکید) در جملات از ابزارهای واژگانی و نحوی استفاده می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که نه تنها ساختِ اطلاعی جمله ها در پیکره ی متون داستانی در زبانِ فارسی قابل توصیف و تحلیل است، بلکه داده های موجود در داستان ملکوت، ابزارهای موجود برای ساخت اطلاع را در خود دارد و تأییدی بر این فرضیه است که سخنگویان از ساختِ اطلاعی زبان خود به گونه ای ناخودآگاه آگاهی دارند و آگاهی از این ساخت می تواند ما را در درک و تفسیر بهتر داستان یاری نماید، همچنین چگونگی توزیعِ اطلاعِ کهنه و نو در سطح جمله می تواند از شاخص های نوین سبک شناسی ِ متون ادبی نیز مطرح گردد.