هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کارکردهای ارتباطی-شناختی در افراد سالم جوان و مسن و بیماران دارای آسیب نیمکرۀ راست انجام گرفته است. روش پژوهش: ماهیت روششناسی پژوهش حاضر، از نوع کمَی بوده و دادهها به روش علَی-مقایسهای مورد تحلیل قرار گرفتند. جامعۀ آماری: دادهها در شهر تهران و در سال 1400 از 18 بیمار آسیبدیده نیمکرۀ راست (7 زن و 11 مرد) با ردۀسنی 53 تا 75 سال فارسیزبان و 54 فرد سالم در سه گروه 18 نفره با ردهسنی 30 تا 45 سال، 45 تا 60 سال و 60 تا 75 سال گردآوری شدند. روش نمونهگیری نمونه در دسترس بود. ابزار: آزمونهای توجه انتخابی (SAT)، حافظۀ وکسلر (WMS)، درک ضربالمثل (PCT)، درک کنایات (IPT)، قضاوت معنایی (SJT). یافتهها: اختلاف عملکردی بین بیماران آسیبدیده نیمکرۀ راست و افراد سالم در سه ردهسنی در آزمونهای حافظه، توجه انتخابی، قضاوت معنایی، درک ضربالمثل و درک کنایه معنادار است (05/0 P<). اختلاف عملکردی بین افراد سالم 60-75 سال و افراد سالم 30-45 سال و 45-60 سال در آزمون حافظه و توجه انتخابی معنادار است (05/0 P<). تفاوت عملکردی بین افراد سالم 60-75 سال و افراد سالم 30-45 سال در آزمون درک کنایه معنادار است (05/0 P<). تفاوت عملکردی بین افراد سالم 60-75 سال و افراد سالم 30-45 سال و 45-60 سال در آزمون قضاوت واژگانی و آزمون درک ضربالمثل معنادار نیست (05/0 P>). نتیجهگیری: عملکرد ضعیف بیماران آسیبدیده نیمکرۀ راست در مقایسه با افراد سالم و عملکرد ضعیفتر افراد سالم مسن نسبت به افراد سالم جوانتر در آزمونهای ارتباطی-شناختی، در قالب فرضیۀ کمبود منابع شناختی قابل تبیین است. کلید واژهها: آسیب نیمکرۀ راست، سن، کارکردهای ارتباطی-شناختی، فرضیۀ کمبود منابع شناختی