جُستار حاضر با هدف بازنمایی استعاری لایۀ معنایی جهان های زیرشمول در انگارۀ جهان های متن ورث (1999) به بررسی کرسی اثر شیرکو بیکس از منظر رویکرد شناختی پرداخته است. در این پژوهش، ماهیت مناظر شعری شیرکو بیکس به لحاظ زبانی و همچنین تعیین نوع منظر و دیدگاه وی مورد بررسی قرار گرفته است. ماهیت روش انجام این پژوهشِ کیفی، توصیفی-تحلیلی بوده و داده ها به روش کتابخانه ای از کتاب کرسی اثر شیرکو بیکس گردآوری شده اند. نگارندگان، همچنین، قصد دارند تا نشان دهند که چگونه مناظر ادبی شعر شیرکو بیکس، وسیله بیان افکار و ذهنیات او در سرآغاز کتاب کرسی بوده است. بنابراین، با تکیه بر مفهوم استعاره در انگاره جهان های متن به رمزگشایی از جهان های استعاری این شاعر کُردزبان در سرآغاز کتاب کرسی به منظور کشف نگرش پدیدآورنده اثر پرداخته شد. نتایج نشان داد که کلان استعاره زیرساختی بیرون به مثابۀ درون از رهگذر خُرداستعاره های روساختی باد، شعر، قصه و نمایشنامه که به عنوان انسان هستند، بازنمایی می شوند.