امروزه با افزایش تولد کودکان مبتلابه اوتیسم شناخت اجتماعی نسبت به این اختلال تا حد قابل توجهی افزایش یافته است، اگرچه نمود کلی آن در طیف های متفاوت ایجاد می شود، اما افراد دارای اختلال اوتیسم دارای الگوها و اشکالات رفتاری، گفتاری و ادراکی هستند که این ناهنجاری ها بیشتر در کلام فرد ظاهر می شود، به همین سبب ارتباط اجتماعی این افراد دچار چالش خواهد بود به-طوری که زبان وجود ندارد یا آسیب دیده است، اگرچه ممکن است که با گروه دیگری از اختلالات رشدی همراه شود این کودکان هرکدام در دنیای منحصربه فرد خود غوطه ور هستند، آن چنان که به تعداد آن ها مصداق ها و مثال های متفاوتی می توان یافت. اوتیسم خود شامل سه گونه مختلف: (کلاسیک، آسپرگر، اختلال نافذ رشد نامعین) است که در این پژوهش به بررسی فرم کلاسیک آن پرداخته شده است. اختلالات زبانی این افراد در سطوح مختلف ازجمله پژواک گویی، مشکلات نحوی، واج شناختی و در سطح بالاتر کاربردشناسی و سپس معناشناسی قرار می گیرد. در این پژوهش با روش بررسی توصیفی-تحلیلی، گفتمان چهار نفر از کودکان مبتلابه اوتیسم مدارس استثنایی سنندج پس از دریافت رضایت نامه کتبی والدین با میانگین سنی 5/8 سال طبق آزمون های گیلیام گارز و told- p3 مورد واکاوی قرار گرفتند. هدف این مطالعه بررسی تأثیرات این اختلال بر قوه ی زبانی و آثار آن بر ویژگی های زبان و بخش های درگیر این اختلال هست. نتایج نشان داد که این اختلال به طورقطع، مستقیماً بر کاربرد زبان افراد اثر می گذارد. تأثیر ثانویه ی آن بر سطح معناشناسی آنان خواهد بود. شایان ذکر است که نتایج نشان دهنده ی تطابق کامل نظریه ی ذهن و کاربردشناسی است؛ هرچه مشکلات در نظریه ی ذهن شدیدتر باشد، اختلالات کاربردشناسی نیز شدت می یابد. پس از بررسی کودکان میانگین درک مطلب، درک دستوری، تقلید جمله، تمایز گذاری و تولید کلمه به طور معناداری پایین بود. یافته ها نشان داد که بین مهارت زبان گفتاری و همه مهارت ها، به جز مهارت نحوی، تفاوتی معنی داری، وجود دارد. زبان، مشکلاتی را در ِ برقراری تعامل اجتماعی در کودکان اوتیسم ایجاد می کند. همچنین، نتایج نشان داد که عدد p به دست آمده از آزمون گارز و همچنین پرسشنامه TOLD-P3 به ترتیب کوچک تر از 01/0 و 05/0 گزارش شدند که نشان دهندۀ معنادار بودن تفاوت سطح مهارت کاربردشناسی و معناشناسی کودکان مبتلابه اوتیسم است.