نظریۀ فضاهای ذهنی برای نخستین بار در معنی شناسی شناختی توسط فوکونیه (Fauconnier) مطرح شد. او بر این باور است که در نظریۀ فضاهای ذهنی، معنا چیزی از قبل تعیین شده و ثابت نیست، بلکه در عوض کاملاً پویا و آنلاین است و محصول کاربرد واقعی زبان در بافت است. فضاهای ذهنی درواقع بسته های مفهومی ای هستند که در طول گفتمان رخ داده و برای کمک به مفهوم سازی و درک خواننده و شنونده به کار می روند. در واقع هنگامی که به منظور برقراری ارتباط از زبان استفاده می کنیم، دائماً در حال کسب اطلاعاتی هستیم که از آن طریق حوزه های مفهومی در ذهن خود ایجاد می کنیم، این حوزه های مفهومی همان فضاهای مفهومی هستند. این فضاها سبب خلق تفسیرهای گوناگون از یک رویداد واحدی هستند که در جهان خارج رخ می دهد. ای فضاها ساختارهایی جزیی محسوب می شوند که هنگام اندیشیدن و یا صحبت کردن بسط و گسترش می یابند. بر طبق این نظریه، معنا در واژگان نیستف بلکه در فرآیندهای مفهومی ای قرار دارد که بین جهان های واقعی و ممکن ارتباط ایجاد می کنند.