گیاه پالایی یک روش نسبتاً جدید و مؤثر در پالایش خاکهای آلوده به فلزات سنگین، محسوب می گردد. آلودگی آرسنیک در خاک مناطقی از استان کردستان (خصوصاً شهرستان بیجار)، ضمن اثرات سوء بر اکوسیستم، عوارض سمی در بین ساکنان نشان داده است. جذب آرسنیک توسط گیاهان ممکن است به صورت مستقیم و از طریق مصرف محصولات غذایی کشت شده در مناطق آلوده، یا غیر مستقیم و در صورت استفاده از کاه و کلش به جای مانده برای تغذیه دام، به زنجیره غذایی انسان وارد شود. با توجه به اینکه گونه های گیاهی بومی، غالباً تحمل بالایی نسبت به تنشهای در معرض قرارگیری آلاینده های محلی دارند؛ در تحقیق حاضر، حذف آرسنیک از خاک آلوده شده بصورت مصنوعی، توسط گیاه سیاه دانه (Nigella sativa) مورد بررسی قرار گرفت. یک نمونه خاک با بافت لوم رسی از محدوده مورد مطالعه تهیه شد. سطوح مختلف فلز سنگین طی تیمارهای ۱۰،۰، ۲۰ 10۰،5۰، ۱۵۰ و ۲۰۰ میلی گرم آرسنیک معادل (با استفاده از نمک دی سدیم هیدروژن آرسنات 7 H2O Na2HAsO4) بر کیلوگرم خاک در سه تکرار، مورد آزمون قرار گرفتند. مطالعات گلخانه ای به مدت شش ماه بطول انجامید و نمونه های گیاهی، پس از برداشت برای تجزیه های آزمایشگاهی، تهیه شدند. نتایج حاکی از آن است که با افزایش غلظت آرسنیک در خاک، میزان جذب آن توسط اندامهای گیاهی افزایش یافته، اما میزان ماده خشک بافتهای گیاهی کاهش نشان داده است. این امر به دلیل تاثیر آرسنیک به عنوان عامل محدود کننده رشد میباشد. جذب فلز سنگین آرسنیک در سیاه دانه عمدتاً در بافت ریشه انجام میشود و حداکثر مقدار آن در تیمار ۲۰۰ معادل 5/44 میلی گرم بر کیلوگرم وزن خشک ریشه بدست آمد. عامل انتقال و فاکتور غلظت زیستی در تیمارهای مختلف، کمتر از یک بدست آمد که نشان می دهد سیاه دانه گیاهی مناسب جهت استخراج گیاهی آرسنیک نمیباشد و صرفاً میتوان از آن در تثبیت گیاهی آرسنیک بصورت درجا، بهره برداری نمود. با توجه به نتایج شاخصهای پاسخ زیست توده و تحمل، سیاه دانه برخلاف سایر گیاهان ابر انباشتگر قابلیت مناسبی در تحمل تنشهای تا ۱۰ میلی گرم آرسنیک در کیلوگرم خاک را نشان میدهد. با انجام آزمون روی بذر سیاه دانه، مقادیر قابل ردسنجی آرسنیک در محصول سیاه دانه مشاهده گردید (حداکثر تا 9/2 میلی گرم بر کیلوگرم وزن خشک بذر) و با توجه به کاربرد سیاه دانه بعنوان گیاه دارویی، لزوم انجام مطالعات بیشتر در این قبیل کاربردها احساس میگردد.