مقدمه: قدیمیترین فرضیه ارائه شده برای بیماری آلزایمر که یک بیماری پیشرونده، و تحلیل برندهی مغز بوده و باعث مختل-شدن فکر و حافظه میشود ، فرضیه کولینرژیک است. طبق این فرضیه کاهش نوروترانسمیتر استیل کولین یکی از عوامل بروز بیماری آلزایمر است، بنابراین با مهار کردن آنزیم استیلکولیناستراز که باعث شکستن استیلکولین به استات و کولین میشود، میتوان تا حدودی بیماری آلزایمر را درمان کرد. داروهای فراوانی بر اساس این نظریه تولید شده اند. از طرفی دستیابی به داروهایی با عوارض جانبی کمتر و اثرات بهتر بخصوص با داشتن منشاء گیاهی همواره از اهداف محققین بوده است. صمغ مصطکی (Pistacia Lentiscus) خواص دارویی بسیاری را در خود داشته و از این رو گیاه مصطکی یکی از گیاهان دارویی مفید محسوب میگردد. از جمله خواص درمانی مصطکی میتوان به تقویت حافظه، تقویت قلب و اعصاب، درمان سرفه، رفع بوی بد دهان، تسکین درد مفاصل و شکستگی، ضدسرطان اشاره نمود. همچنین خوردن مصطکی همراه با کندر، برای تقویت هوش و حافظه بسیار موثر است. با توجه به اثرات فوق میتوان فرض کرد که در صمغ این گیاه عوامل مهارکننده آنزیم استیلکولیناستراز وجود داشته باشد. هدف: هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثر مهارکنندگی عصاره صمغ مصطکی استخراج شده توسط حلالهای متانول، اتانول، اتیل استات، هگزان، استون و اتر بر روی فعالیت آنزیم استیل کولین استراز میباشد. نظر به تاثیر نوع حلال در تفاوت ترکیبات استخراج شده از عصاره میتوان تا حدی اثر جداگانهی ترکیبات موجود در عصاره صمغ مصطکی بر فعالیت آنزیم را مشاهده نمود. روش کار: با استفاده از شش حلال اتانل، متانل، اتر، اتیلاستات، استون و هگزان نسبت به استخراج عصاره ی گیاه مصطکی با استفاده از دستگاه روتاری اواپوراتور اقدام شد. از عصاره های حاصل جهت بررسی مهار آنزیم استیلکولیناستراز استفاده شد. برای سنجش اثر مهاری عصاره ها از روش المن با رویکرد میکروپلیت اسپکتروفوتومتری استفاده شد. از غلظتهای مختلف عصاره برای تعیین درصد مهار و محاسبه ی مقدار IC50 استفاده شد و تمام سنجشها در 3 تکرار انجام شدند. عصارههای با اثر مهارکنندگی بالاتر از نظر سنتیک مهار تحلیل شدند و محتوی فنل و فلاونوئید تام آنها به روش های مرسوم تعیین گردید. نتایج: بالاترین میزان فعالیت مهاری آنزیم استیلکولیناستراز، مربوط به عصاره اتری صمغ مصطکی با مقدار mg/mL 64/9 = IC50 و عصاره اتیل استاتی صمغ مصطکی با مقدار mg/mL ۸۸/9 = IC50 بود. پایین ترین میزان فعالیت مهارکنندگی آنزیم استیلکولیناستراز، به عصاره ی استونی صمغ مصطکی با مقدارIC50 برابر با mg/mL۷۲/۳۴ تعلق داشت. عصاره های استخراج شده بوسیله ی سایر حلا ل ها براساس افزایش مقدار IC50 (متانول < اتانول< هگزان) در این میان جای گرفتند. نتایج حاصل از بررسی سنتیکی با استفاده از رویکرد لینویور-برک، نشان داد که الگوی مهار برای تمام عصارهها، مهار مرکب رقابتی- نارقابتی بود. مطابق نتایج اندازهگیری مقدار فنل و فلاونوئید تام عصاره ها، عصاره متانولی صمغ مصطکی حاوی بیشترین مقدار فنل تام بود ( μg/mL۸۵/۳۷)، اما بالاترین مقدار فلاونوئید تام آن به عصاره استونی صمغ مصطکی ( μg/mL۴۱/۱۶) تعلق داشت. بحث: نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که عصاره های اتری و اتیل استاتی صمغ مصطکی دارای بیشترین اثر مهارکنندگی بر فعالیت آنزیم استیل کولین استراز میباشند، اما این خصوصیات تناسب معنی داری با محتوی فنل و یا فلاونوئید آنها ندارد. کوشش برای جداسازی بیشتر عوامل احتمالی مسئول اثر مهاری عصاره های اتری و اتیل استاتی گیاه مصطکی موضوع خوبی برای تحقیقات آینده با هدف دست یافتن به مهارکنندههای دارای کابرد دارویی، میباشد.