مقدمه: بیماریآلزایمر یک بیماری پیشرونده، و تحلیل برندهی مغز بوده که باعث مختلشدن فکر و حافظه میشود. مهارکنندههای استیلکولیناستراز، مناسبی برای درمان این بیماری میباشند. امروزه دستیابی به داروهایی با عوارض جانبی کمتر و اثرات بهتر بخصوص با داشتن منشای گیاهی هدف محققین میباشد. یکی از مهمترین فرآوردههای گیاهی که در طب سنتی ایران برای تقویت یادگیری و حافظه به کار میروند ضمغ گیاه کندر (Boswellia Thurifera) میباشد. هدف: بررسی تاثیر نوع حلال استخراج، بر میزان خاصیت مهارکنندگی آنزیم استیلکولیناستراز، توسط عصارهی صمغ کندر بود. روش کار: حلال های اتانل، متانول، اتر، اتیل استات، استون و هگزان برای استخراج عصاره ی صمغ کندر با استفاده از دستگاه روتاری اواپوراتور انتخاب شدند. عصاره های حاصل به منظور بررسی فعالیت مهاری آنزیم استیلکولیناستراز، و همچنین سنجش محتوی فنل و فلاونوئید استفاده شد. برای سنجش اثر مهاری عصاره ها از روش المن با رویکرد میکروپلیت اسپکتروفوتومتری استفاده شد. از غلظتهای مختلف عصاره برای تعیین درصد مهار و محاسبه ی مقدار IC50 استفاده شد و تمام سنجشها در 3 تکرار انجام شدند. عصاره های با اثر مهاکنندگی بالاتر از نظر سنتیک مهار تحلیل شدند و محتوی فنل و فلاونوئید تام آنها نیز تعیین گردید. نتایج: عصاره ی اتانلی کندر با کمترین مقدار IC50 ( mg/mL۹۳/۱) بیشترین و عصاره ی متانلی کندر با بیشترین مقدار IC50 (mg/mL ۰۱/۴۲) کمترین اثر مهارکنندگی بر روی فعالیت آنزیمی استیل کلیناستراز را از خود نشان دادند. سایر حلا ل ها براساس افزایش مقدار IC50 (هگزان< اتیل استات < اتر< استون) در این میان جای گرفتند. مطابق نتایج مطالعات سنتیک مهارآنزیم، عصارهی اتانلی کندر در غلظت mg/mL ۲۵ الگوی مهار مرکب (نارقابتی- غیررقابتی) نشان میداد. مطابق نتایج اندازهگیری مقدار فنول و فلاونوئید تام عصاره ها، عصاره اتانلی حاوی بیشترین مقدار فنل تام بود ( μg/mL۳۶/۴)، اما مقدار فلاونوئید تام آن با سایر عصاره ها تفاوت چندانی نداشت. بحث: نتایج بدستآمده از این تحقیق نشان میدهد که عصارهی اتانلی بدست آمده از صمغ کندر به طور قابل توجهی دارای اثرات مهاری بر روی فعالیت آنزیم استیلکولیناستراز است. در عین حال عصاره ی اتانلی دارای بیشترین مقدار فنل تام است. بنابراین اتانل قادر به استخراج عوامل مهارکننده ی آنزیم استیل کلین استراز موجود در صمغ کندر با ماهیت فنلی احتمالی است. تلاش برای جداسازی عوامل فنلی فوق میتواند موضوع مناسبی جهت پژوهشهای آینده با هدف دستیابی به مهارکنندههای دارای کاربردهای دارویی میباشد.