1403/09/04
محمدعلی زارعی

محمدعلی زارعی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید: 1344-8207-0001-0000
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 56739346200
دانشکده: دانشکده علوم پایه
نشانی: گروه علوم زیستی - دانشکده علوم پایه- دانشگاه کردستان- سنندج-ایران
تلفن: 00988733664600-2482

مشخصات پژوهش

عنوان
خواص مهارکنندگی آلفاگلوکوزیداز و آنتی اکسیدانی عصاره متانولی اندام های هوایی گیاهان سیلن حبابی Silene Ampullata Bioss و گل استکانی برگه دار Campanula involucrate Auch.ex DC
نوع پژوهش
مقاله چاپ‌شده در مجلات علمی
کلیدواژه‌ها
آلفاگلوکوزیداز ، گل استکانی برگه دار، سیلن حبابی، عصاره متانولی، مهار آنزیمی
سال 1400
مجله پژوهش هاي گياهي
شناسه DOI
پژوهشگران محمدعلی زارعی ، حسنا الماسی

چکیده

افزایش قندخون پس از صرف غذا برای افراد دیابتی یک مشکل جدی می باشد که یکی از راه های مقابله با این مشکل، ممانعت از شکستن کربوهیدرات های پلی مری به گلوکز در روده، از طریق مهار آنزیم آلفاگلوکوزیداز بوده است. نظر به فعالیت مهار بالای گزارش شده برای عصاره متانولی اندام های هوایی گیاهان سیلن حبابی Silene Ampullata Bioss و گل استکانی برگه دار Campanula involucrate Auch.ex DC، تعیین مکان اندامی این فعالیت هدف این مطالعه قرار گرفت. عصاره متانولی (گل، برگ، ساقه) این گیاهان از نظر فعالیت مهارکنندگی بر روی آلفاگلوکوزیداز و توان احیاکنندگی مورد بررسی قرار گرفتند. بیشترین میزان فعالیت مهارکنندگی گیاه سیلن حبابی مربوط به غلظت mg/ml2 عصاره متانولی اندام های گل و برگ (100%) و بیشترین میزان فعالیت مهارکنندگی گیاه گل استکانی برگه دار مربوط به غلظت mg/ml 40 عصاره متانولی برگ و گل (100%) بود. کمترین میزان IC50 مربوط به اندام های گل و برگ گیاه سیلن حبابی (mg/ml 13/0) بود. عصاره متانولی اندام های گل و برگ گیاه گل استکانی برگه دار به ترتیب الگوی مهار غیررقابتی و مرکب نارقابتی- غیررقابتی، و عصاره اندام های گل و برگ سیلن حبابی به ترتیب الگوی مهار مرکب نارقابتی- غیررقابتی و نارقابتی از خود نشان دادند. عصاره متانولی گل گیاهان سیلن-حبابی و گل استکانی برگه دار فعالیت آنتی اکسیدانی قابل توجهی نسبت به سایر اندام های هوایی از خود نشان دادند. عصاره متانولی اندام های گل و برگ گیاه سیلن حبابی و گل استکانی برگه دار، دارای مواد مهارکننده مؤثری می باشند، لذا جداسازی و خالص سازی آنها و بررسی تأثیر آن ها بر روی آنزیم آلفاگلوکوزیداز و مطالعه ی این اثرات در شرایط invivo می تواند به معرفی داروهای کم خطر و موثرتری در جلوگیری کننده از افزایش قند خون منجر گردد.