هدف پژوهش: بحرانهای محیطزیستی در سالهای اخیر به یکی از چالشهای اصلی جوامع شهری تبدیل شدهاند. در این میان، مشارکت شهروندان در حفاظت از محیطزیست بهعنوان راهبردی بنیادین در تحقق حکمرانی محیطزیستی و مدیریت پایدار مطرح است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل جامعهشناختی عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در حفاظت از محیطزیست، بر مبنای چارچوب نظریه رفتار برنامهریزیشده انجام شده است. روش پژوهش: جامعه آماری شامل شهروندان بالای ۱۸ سال شهر سنندج بود که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و براساس فرمول کوکران، تعداد ۴۲۴ نفر بهعنوان نمونه نهایی انتخاب شدند. دادهها با پرسشنامه گردآوری و با نرمافزارهای SPSS و SmartPLS تحلیل شدند. یافتهها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که از میان هشت فرضیه مطرحشده، پنج فرضیه تأیید و سه فرضیه رد شدند. متغیرهای آگاهی از مشارکت، کنترل ادراکشده رفتاری، قصد مشارکت و محیط سیاسی تأثیر مثبت و معناداری بر رفتار مشارکتی شهروندان داشتند، در حالیکه متغیرهای درک منافع و هنجار ذهنی، تأثیر معناداری بر قصد رفتاری نداشتند. همچنین، نقش میانجی قصد مشارکت در روابط میان آگاهی و کنترل ادراکشده با رفتار مشارکتی مورد تأیید قرار گرفت. نتیجهگیری: یافتهها نشان میدهد که مشارکت در حفاظت از محیطزیست شهری، بیش از آنکه متأثر از نگرشهای فردی باشد، تحت تأثیر آگاهی واقعی، احساس خودکارآمدی و زمینههای نهادی و سیاسی است. بنابراین، تقویت سواد محیطزیستی، ایجاد بسترهای مشارکتی شفاف و ارتقای اعتماد عمومی به نهادهای مسئول، از راهبردهای مؤثر برای افزایش مشارکت شهروندان در سیاستگذاری محیطزیستی محسوب میشود.