به منظور بررسی تاثیر عمق آب زیرزمینی بر مقدار کربن آلی افق مالیک، ژنتیک افق های زیر سطحی و کانی شناسی آنها،یک کاتنای مالی سولز در مواد مادری آهکی تحت شرایط نیمه خشک غرب ایران برای مطالعه اثر عمق آب زیر زمینی و زهکشی خاک بر مقدار کربن آلی افق سطحی مالیک، ژنتیک افقهای زیر سطحی و تنوع کانی شناسی در این افقها مطالعه گردید. خاکها از لحاظ موقعیت آنها بر روی زمین نما به سه دسته تقسیم شدند. خاکهای تشکیل شده در موقعیت بالای دره رسوبی با نام علمی تیپیک کلسی زرالز با سطح آب زیرزمینی عمیق، دارای مقدار کربن آلی کم و افق مالیک نازک در مقایسه با سایر خاکها بودند. این خاکها اشباع نبوده و عوارض اکسید و احیا در آنها مشاهده نگردید. حضور کربنات کلسیم ثانویه و افق کلسیک در این خاکها عمدتاَ به دلیل آبشویی کربناتها از افقهای سطحی خاک و رسوب مجدد آن در لایه های زیرین می باشد که وجود ب-فابریک لکه ای و خطی افق های سطحی دلیلی بر وجود این فرآیند است. خاکهای واقع در قسمت میانه دره رسوبی با نام علمی ورتیک هاپلوزرالز با سطح آب زیرزمینی 1 تا 2 متر، دارای شرایط اشباع متناوب می باشد. مقدار کربن آلی و ضخامت افق مالیک این خاکها کمتر از خاکهای انتهای دره رسوبی می باشد. خاک تشکیل شده در قسمت انتهای دره رسوبی (اراضی پست) با نام علمی فلوآکونتیک اندو آکوالز ، دارای سطح آب زیرزمینی کم عمق (کمتر از 1 متر)، طولانی ترین دوره اشباع، بیشترین مقدار کربن آلی، بیشترین ضخامت افق مالیک و دارای رنگ خاکستری تیره در افقهای زیرین می باشد. تفاوت کمی در نوع کانیهای رسی بین اجزاء یک توالی رطوبتی وجود داشت، اما مقدار نسبی آنها در نتیجه شرایط هوازدگی، که متأثر از زهکشی داخلی است متفاوت می باشد. ایلیت و اسمکتیت به ترتیب کانیهای غالب خاکهای با زهکشی خوب قسمت بالای دره رسوبی و خاکهای با زهکشی ضعیف پایین دره رسوبی بودند.