برنامهریزی بهعنوان یک فعالیت در جهت منافع عمومی در نظر گرفته میشود و خیر مشترک اصل مرکزی در نظریه برنامهریزی است؛ بر این اساس عمل برنامهریزی به اعتماد نیازمند است. در عین حال اثربخشی فرایندهای برنامهریزی مشارکتی نیز در گرو اعتماد است. این در حالی است که برنامهریزی شهری معاصر بهدلیل ماهیت بوروکراتیک و ناتوانی در درک و کار برای شهروندان با بحران اعتماد مواجه است. بر این اساس هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر اعتماد نهادی شهروندان بر کیفیت زندگی آنان در راستای برنامهریزی زیستگاههای انسانی پایدار و برابر است. دادههای مورد نیاز این پژوهش از پایگاه پیمایش ارزشهای جهانی استخراج گردید. به منظور دستیابی به هدف تحقیق از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافتهها حاکی از این است که بین اعتماد نهادی و کیفیت زندگی شهری رابط معنادار و مثبت وجود دارد؛ با افزایش اعتماد نهادی، کیفیت زندگی شهروندان بهبود مییابد. اعتماد نهادی 9/22 درصد از تغییرات واریانس متغیر کیفیت زندگی را تبیین مینماید. با بهبود اعتماد نهادی، امکان برنامهریزی مشارکتی فراهم میگردد، احساس تعلق به جامعه در میان شهروندان افزایش یافته و کیفیت زندگی بهبود مییابد.