پیادهراهسازی در ایران پدیدهای رو به رشد است. بهمنظور مرتفع ساختن معضلات مختلف مربوط به تراکم مرکزیت شهر، نیاز به پیادهمحورسازی مسیرهای شهری در این محدودهی شهرها احساس میشود؛ این در حالی است که بسیاری از پروژههای توسعهی پیادهراهها پس از اجرا، با چالشهای جدیدی در شهرسازی مواجه هستند. یکی از این مسائل توجه به «مفهوم مکان» در ایجاد مسیرهای پیادهمحور در جریان مکانسازی آنها است. از این رو پژوهش حاضر درصدد آیندهنگاری شاخصهای مکان پیش از اجرای پیاده راه، در مسیرهای شهری است. روش تحقیق ترکیبی از کیفی و کمی با رویکردی ساختاری- تفسیری است. در مرحله اول به ارائهی شاخصهای مکان از میان مدلهای مکان در ترکیب با یافتن شاخصهای مکانسازی پیادهراهها در مطالعات پیشین با استفاده از شیوهی VOS viewer پرداخته شد. سپس با بهرهگیری از روش دلفی و تحلیل ساختاری Micmac نشان داده شد که شاخصهای پیوندها، اتصال فضایی و خوانایی تأثیرگذارترین متغیرهای مستقیم و متغیرهای رویداد، تنوع اقشار و حضور گردشگر تأثیرپذیرترین مؤلفهها در آیندهی پیادهراهسازی خیابانهای تختی، شریعتی، شهدا و باباطاهر در شهر همدان هستند. یافتهها ارتباط عوامل ساختار فضایی و کالبدی را از تأثیرگذاری آنها بر عوامل اجتماعی، نشان میدهد. همچنین نتایج حاکی از آن است که در تحلیل ساختار فضایی بهوسیله شیوهیSpace syntax خیابان شریعتی با رقم بالاتر خوانایی که از ارتباط بین ارزشهای یکپارچگی و اتصال ناشی میشود؛ دارای شرایط بهتری برای پیاده-محور شدن از بعد «مفهوم مکان» نسبت به سه خیابان دیگر است.